به وقتِ شنیدنِ شعر
دیوار شعر و صدای حسین منزوی
دیوار شعر و صدای حسین منزوی
(به مناسبت سالمرگِ حسین منزوی)
از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم
آوار ِ پریشانی ست، رو سوی چه بگریزم؟
هنگامهی حیرانی ست، خود را به که بسپاریم؟
تشویش ِ هزار «آیا»، وسواس ِ هزار «امّا»
کوریم و نمیبینیم، ورنه همه بیماریم
دوران شکوه باغ، از خاطرمان رفته است
امروز که صف در صف، خشکیده و بیباریم
دردا که هدر دادیم، آن ذات ِ گرامی را
تیغیم و نمی بّریم، ابریم و نمی باریم
ما خویش ندانستیم، بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید، گفتیم که بیداریم!
من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته
امیّد ِ رهایی نیست، وقتی همه دیواریم
حسین منزوی
دیوار شعر و صدای حسین منزوی
مطالب بیشتر
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی
-
تحلیل داستان و نمایشنامه1 ماه پیش
«داستایفسکی؛ سالک مدرنِ رنجاندیش» نوشتۀ سروش دباغ
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
نامهای سرگشاده به «ادوارد هرش»، کسی که میخواست دوباره دل ببازیم و… !
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
دل باختن دوباره به شعر، با کتاب «شب آخر با سیلویا پلات» / (بخش اول)
-
هر 3 روز یک کتاب3 هفته پیش
بریدهای از کتاب «در فاصلۀ دو نقطه» اثرِ ایران درّودی
-
معرفی کتاب2 هفته پیش
بهترین کتابهای ترجمۀ سال 1402 از دید داورهای معتبر
-
نامههای خواندنی1 ماه پیش
بخشی از یک نامۀ «فریدریش نیچه»
-
پیرامونِ ادبیات کلاسیک1 ماه پیش
چرا رودکی فراموش نمیشود؟