تحلیل نقاشی
نگاهی به نقاشی دگرسیمایی اثرِ رافائل سانتسیو
نگاهی به نقاشی دگرسیمایی اثرِ رافائل سانتسیو
رافائل سانتسیو دا اوربینو که در دنیای هنر با نام رافائل شناخته میشود، نقاشی ایتالیایی مربوط به دوره رنسانس میانه بود. رافائل به عنوان شاگرد پیش پیترو پروجینو کار میکرد و طراحی، ساخت آناتومی بدن با مصالح هنری و روشهای مختلف نقاشی روی بوم و چوب را یاد گرفت.
دوره هنری رنسانس میانه (۱۵۲۷-۱۴۹۰) در ایتالیا به عنوان دورهای استثنایی از تولیدات هنری شناخته میشود. هنرمندان این دوره انگیزههایی فوقالعاده، پیچیدگی در ترکیببندی، نگاهی عمیق به پیکر انسان، تمایل و ارجاعهایی به دوران هنر کهن و کلاسیک، و یا دیدگاههایی ایدهآل و خیالی نسبت به گذشته داشتند. رافائل نه تنها به استادی در سبک هنریاش تبدیل شد، بلکه طی ۳۷ سال زندگیاش تعداد زیادی اثر هنری حرفهای و با ارزش خلق کرد.
رافائل کشیدن اثر دگرسیمایی را در سال ۱۵۱۶ شروع کرد و گمان میرود که در سال ۱۵۲۰ توسط شاگردش گیلیو رمانو پس از مرگ زودهنگام رافائل تمام شده باشد. کاردینال گیولیو دومدیسی (که بعدا پاپ کلمنت هفتم شد) سفارش کشیدن دگردیسی را برای ناربون، شهری در فرانسه به رافائل داد. پاپ نقاشی را پس از مرگ نابههنگام رافائل پیش خود نگه داشت تا زمانی که آن را به کلیسای سن پیترو هدیه کرد. این نقاشی اکنون در موزه واتیکان نگهداری میشود.
این اثر هنری به دو بخش مجزا تقسیم شده است. دگرسیمایی به داستانهایی از انجیل اشاره دارد و دو روایت از انجیل را ترکیب کرده است. در بخش بالایی تصویر مسیح دیده میشود که جلوی ابرهایی درخشان و درهمتنیده در حال عروج است و در طرفین او پیامبران الیاس و موسی قرار دارند. در بخش پایینی حواریون به تصویر کشیده شدهاند که در تلاشی نافرجام سعی دارند تا پسری را از تسخیر شیاطین رها سازند. بخش بالایی مسیحی دگرسیما را نشان میدهد که انگار در حال انجام معجزهای است.
عنوان نقاشی به داستانی از مسیح در انجیلهای متی، مرقس و لوقا اشاره دارد، که مسیح این سه حواریاش را با خود به کوهی میبرد تا شکل و شمایل واقعی خود را به آنان نشان دهد؛ کاری تأیید شده از جانب خداوند. روایت دوم مربوط به معجزه درمان پسر تسخیر شده است، وقتی که مسیح و حواریونش از کوه پایین میآیند با مردی مواجه میشوند که از مسیح تمنا میکند تا پسرش را که توسط شیطان تسخیر شده است نجات دهد. این دو داستان در نقاشی به صورت تضادی از بخش بالایی و پایینی به نمایش گذاشته شدهاند.
نیمه بالایی مسیح دیده میشود که موسی در سمت راست و الیاس پیامبر در سمت چپ قرار دارند و هر دو با درخشش نوری الهی به تصویر کشیده شدهاند. پطرس، یعقوب و یوحنا بالای کوه، پایینتر از آنها زانو زدهاند و چشمشان را در برابر شدت نور پوشاندهاند. در سمت چپ نقاشی بخش بالایی هم گفته میشود که دو قدیس هستند به نامهای فلیسیسموس و اگاپیتوس که به همراه پاپ سیختوس دوم در سال ۲۵۸ در روز جشن سالگرد دگرسیمایی شهید شدند. از آنچه در نقاشی دیده میشود میتوان این اثر را بهعنوان تمایزی بین خطاهای انسان که در بخش پایینی تصویر شده و قدرت رستگارسازی مسیح در نیمه بالایی تفسیر کرد.
رافائل بیشتر نقاشی روی بوم را ترجیح میداد اما این اثر را با رنگ روغن و چسب رنگ روی چوب کشید. اشاراتی به تکلفگرایی (منریزم) و تکنیکهایی از دوره باروک در این اثر رافائل دیده میشود.
پیکرهای پیچ و تاب خورده بخش پایینی نقاشی نشانگر سبک تکلفگرایی است. تنش نمایشی میان این پیکرها، آزادی در استفاده از روشنایی و تاریکی، تضادهای ایجاد شده با سیاه قلم، نشانگر سبکهای دوره باروک است که برای اغراق در حرکات و ایجاد حالتی نمایشی، تنش یا خردمندی استفاده شده است. دگرسیمایی اثری هنری است که جلوتر از زمان خود بود، همانطور که مرگ رافائل خیلی زودهنگام اتفاق افتاد.
این اثر نمایانگر توانایی و دستآوردهای هنری رافائل در طول عمر کوتاهش بود که پس از مرگش مورد تحسین عموم و منتقدین قرار گرفت. این نقاشی که جورجیو واساری آن را به عنوان زیباترین و الوهیترین اثر هنری وصف میکند منبع الهام و آموزشی برای هنرمندان و هنرآموزان بعد از رافائل شد. ویلیام ترنر از آن به عنوان منبعی در سخنرانیاش درمورد ترکیببندی استفاده کرد و کاراواجو در سبک سیاه قلمش (استفاده از تأثیر تضاد نور و سایه در نقاشی) از آن استفاده کرد؛ سبکی که کاراواجو تا درجه استادی در آن پیش رفت.
اغلب به این اثر بهعنوان نمونهای از آثار تکلفگرایی اشاره میشود، سبکی از هنر اروپایی که در زمان مرگ رافائل ظهور یافت و تا پایان قرن ۱۶ ادامه داشت، بخش نمایشی قسمت پایینی نقاشی هم سبک باروکی را منعکس میکند که جایگزین تکلفگرایی شد.
منابع:
Totally History / The Art Story
نقد روز
نگاهی به نقاشی دگرسیمایی اثرِ رافائل سانتسیو
مطالب بیشتر
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
شاعران جهان1 ماه پیش
سعاد الصباح: من مینویسم پس سنگباران میشوم!
-
درسهای دوستداشتنی2 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب2 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
درسهای دوستداشتنی3 هفته پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…