به وقتِ شنیدنِ شعر
برف نو! برف نو! سلام! سلام… با صدای احمد شاملو
برف نو! برف نو! سلام! سلام… با صدای احمد شاملو
برف نو
برف نو! برف نو! سلام! سلام!
بنشین، خوش نشستهای بر بام
پاکی آوردی ای امید سپید
همه آلودگیست این ایام
راه شومیست میزند مطرب
تلخواریاست میچکد در جام
اشکواریست میکشد لبخند
ننگواریست میتراشد نام
شنبه چون جمعه، پار چون پیرار
نقش هم رنگ میزند رسام
مرغ شادی به دامگاه آمد
به زمانی که برگسیخته دام
ره به هموار جای دشت افتاد
ای دریغا که برنیاید گام
تشنه آن جا به خاک مرگ نشست
کاتش از آب میکند پیغام
کام ما حاصل آن زمان آمد
که طمع برگرفتهایم از کام
خامسوزیم الغرض بدرود
تو فرود آی برف تازه سلام!
مجموعه آثار احمد شاملو
نشر نگاه
مطالب بیشتر
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
نامهات رسید، دختر!
-
تحلیل داستان و نمایشنامه1 ماه پیش
نگاهی به «نردبان یعقوب» نوشتۀ لودمیلا اولیتسکایا
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
نگاهی به رمان «معجزههای خواربارفروشی نامیا» نوشتۀ کیگو هیگاشینو
-
شعر جهان1 هفته پیش
شعری از پابلو نرودا برای «معصومه کریمی»
-
تحلیل داستان و نمایشنامه1 ماه پیش
هان کانگ: زندگی برای زیستن تلاش میکند
-
به وقتِ شنیدنِ شعر4 هفته پیش
سرودههایی از «شهرام شیدایی»
-
درسهای دوستداشتنی4 هفته پیش
معنای پرشور زیستن…
-
موسیقی بی کلام3 هفته پیش
ما هیچ، ما نگاه…