اسطوره / ایران باستان
نگاهی به یسنا، هات 39
نگاهی به یسنا، هات 39
- اینچنین ما میستائیم گوشورون و گوش تَشن را، روانهای خودمان و چارپایان را که مایۀ زندگی ما هستند، آنهایی که ما از برای آنها [هستیم] و آنهایی که از برای ما هستند.
- و روانهای جانوران سودمند دشتی را میستاییم. اینک روانهای مردان و زنان پاک را، در هر جایی زاییده شده باشند. آنانی که نهادشان از برای پیروزی [راستی] میکوشد و خواهد کوشید و کوشیده است.
- پس اینچنین ما میستاییم نیکان (نر) و نیکان (ماده)، امشاسپندان جاودان زنده، جاودان سودمند را که با منش نیک زیند و همچنین مادگان آنان را.*
- آنچنانکه تو ای اهورا مزدا به نیکی اندیشیدی و گفتی و کردی و ورزیدی، همچنان ما آنها را به پیشگاه تو فراز آوریم، همچنان تو را ستایش کنیم و نیایش به جای آریم، همچنان نماز آوریم و سپاسگزاریم، ای اهورامزدا (دوباره) بدستیاری، پیوند نیک [ما] باراستی، با پاداش نیک، با پرهیزگاری نیک، بسوی تو آییم.
«ینگهه هاتام…»
* در میان امشاسپندان یا مهین فرشتگان سه تن نر: بهمن، اردیبهشت، شهریور و سه تن مادینه: سپندارمذ، خرداد، امرداد هستند.
منبع
یسنا
بخشی از کتاب اوستا
تفسیر و تألیف ابراهیم پور داوُد
نشر اساطیر
چاپ دوم
صص 38-39
در این نیایش زیبا چند نکته توجه آدم را جلب میکند.
- دوستیِ عمیق انسان و دیگر جانداران و نگاهی سپاسگزارانه و قدرشناس داشتن نسبت به آنان: «روانهای خودمان و چارپایان را که مایۀ زندگی ما هستند»
- نگاه جهانشمول و انساندوستانه و دور از برتری جنسیتی مردان: اینک روانهای مردان و زنان پاک را، در هرجایی زاییده شده باشند (میستاییم)
- تساوی بین زن و مرد در رأس باورهای آسمانی: تعداد برابر امشاسپندان نر و ماده
- دوری از کینه و نفرتپراکنی و نگاهی سراپا صلح و دوستی و با آغوش باز و پر مهر در جهان بودن.
این قسمت یسنا انسان را بسیار یاد شعر زیبای «پس آنگاه زمین» احمد شاملو میاندازد که در واقع با لحنی مرثیهوار برتری آسمان را بر زمین این مادر اعظم با نگاه انتقادی مینگرد و این سطر جاودان از اوست:
«آن افسونکار به تو میآموزد که عدالت از عشق والاتر است._ دریغا که اگر عشق میبود هرگز ستمی در وجود نمیآمد تا به عدالتی نابهکارانه از آن دست نیازی پدید افتد»
فرهنگ ایرانی پر از جشن و سرور و شکرگزاری و ستایش و سلام و صلح است. فرهنگ ستایش یکسان نرینه و مادینه، این «هات» را مشتی نمونۀ خرواری مثال آوردیم تا کمی بیشتر تأمل کنیم و بنگریم تا در کجایِ خویشتنیم. کجای فرهنگ غنی و پرسابقۀمان ایستادهایم. کجایِ دوستیها و دوستداشتنها. بنگریم… بنگریم…
مطالب بیشتر
- نوزدهم فروردین: جشن فروردینگان
- هفدهم فروردین: جشن سروشگان
- آیین جشن خردادگان
- آشنایی با جشن دیگان
- خورشید نیایش
نگاهی به یسنا، هات 39
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
درسهای دوستداشتنی3 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب2 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
درسهای دوستداشتنی4 هفته پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…
-
نامههای خواندنی2 هفته پیش
بریدههایی از «نامههای گوستاو فلوبر»