با ما همراه باشید

نوبل‌خوانی

تأملی در رمان عقاید یک دلقک

تأملی در رمان عقاید یک دلقک

تأملی در رمان عقاید یک دلقک

نظر دکتر نجومیان دربارۀ کتاب «عقاید یک دلقک»:

در این اثر با یک نگاه ضد ایدئولوژی و جزمیت رو به رو هستیم. اگر فرض را بر این بگذاریم که هر اندیشه فلسفی تعاریفی را به عنوان پیش‌فرض دارد؛ به این نتیجه می‌رسیم که این کتاب ضد فلسفی است.

وی در ادامه به بیان مختصری از زندگی بل پرداخت. وی افزود: بل به دلیل عقاید و دیدگاه‌هایش چندان مورد اقبال نبود. به این دلیل که او به همه نظام‌ها تاخت. هم از کاپیتالیسم نقد کرد و هم کمونیست‌ها را؛ هم مذهبی‌ها را و هم آتئیست‌ها را و حتی به انتقاد از آلمان‌ها به ویژه آلمان شرقی می‌پردازد.

نجومیان افزود:

ریاکاری چیزی است که بل نمی‌تواند تحمل کند، این تنفر از ریاکاری همان چیزی است که پیش از این در «ناتور دشت سالینجر» دیده بودیم. با این تفاوت که در آن کتاب ریاکاری به معلم‌ها و افراد یک خانواده محدود می‌شود اما در اثر «عقاید یک دلقک» این ریاکاری گسترده تر است و به یک نهله فکری و یک جامعه مربوط می‌شود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: آثار بل درباره انسان و پیچیدگی‌ها و تناقض‌های روابط انسانی است. به همین دلیل بسیاری او را «اُمانیسم» می‌دانند. در جملگی آثار بل آنچه انسانیت انسان را خدشه دار می‌کند برایش غیرقابل تحمل است. بل در کنار اینکه داستان خود را تعریف می‌کند یک بیانیه فلسفی هم ارائه می‌کند که به نظر من همان «امانیسم» است.

قداست دنیای معمولی‌ها

جنگ در آثار بل یک فرآیند قهرمانانه نیست بلکه یکی از همان اتفاقاتی است که انسانیت انسان‌ها را زیر سوال می‌برد. از اساس او اعتقادی به قهرمان ندارد و شخصیت‌های اصلی رمان‌هایش در هاله‌ای از معمولی بودن مقدس می‌شوند و همین قداست بخشیدن به دنیای معمولی‌هاست که اثر بل را برای عموم مردم جذاب و خواندنی می‌کند.

امیر علی نجومیان با بیان خلاصه‌ای از داستان گفت: داستان در سه ساعت می‌گذرد، سه ساعتی که هانس دلقک که همسرش او را ترک کرده است و به الکل اعتیاد پیدا کرده است و بدنش صدمه دیده است و هیچ پولی ندارد، لیستی از افرادی که می‌تواند از آنها پول قرض بگیرد را تهیه می‌کند و به تک تک آنها زنگ می‌زند. داستان به صورت تک گویی درونی روایت می‌شود و در پایان داستان او از هیچکس هیچ پولی نمی‌گیرد و حتی کمک‌ها را پس می‌زند و سازش را بر می‌دارد تا برای نوازندگی به ایستگاه راه آهن برود.

«عقاید یک دلقک» یک کتاب عاشقانه بسیار زیباست که دو یا سه فصل آن به طور اختصاصی مربوط به «ماری» معشوقه هانس است. او با بیان جزئیات چیزهای ساده‌ای از زندگی با ماری را به عاشقانه‌ترین و زیباترین حالت ممکن روایت می‌کند که بهترین آن توصیف مسواک زدن «ماری» است. به همین دلیل حتی اگر زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و فلسفی این اثر را هم ندانیم، از خواندن آن به عنوان یک اثر عاشقانه، لذت خواهیم برد.

بل، لامذهب نیست

وی به بیان شباهت هانس به دیگر شخصیت‌های اصلی رمان‌ها پرداخت و گفت: هانس دروغ نمی‌گوید و نمی‌تواند دروغگویی را تحمل کند به جهت همین حساسیت بیش از حد ما را به یاد «هولدن کالفید» ناتور دشت سالینجر می‌اندازد، همین طور شباهت زیادی به «هرتزورگ» رمان ساده لوح داستایوفسکی دارد و هم به «مورسو» بیگانه کامو شبیه است. همه این شخصیت‌ها در برابر قواعد بورژوازی و مسیحیت تشکیلاتی می‌ایستند.

این استاد ادبیات ادامه داد: این اشتباه است که تصور کنیم بل لامذهب است، او کاتولیک است و حتی همین رمان «عقاید یک دلقک» را با آیه‌ای از انجیل شروع کرده است. «آنان که او را نیافتند، خواهند دید و کسانی که نشسنند خواهند شنید». به جز این اشاره، اخلاق دینی در جای جای رمان وجود دارد مشکل او با کلیسا و ساختاری است که کلیسا از مسیحیت ساخته و آن را از ذات خودش دور کرده است.

نجومیان درباره دلقک بودن شخصیت اصلی داستان توضیح داد: هانس روراست است و خودش را بارها نقد می‌کند. هانس پیش ار هر چیزی «دلقک» است و این دلقک بودن خیلی مهم است. دلقک بودن تنها شغل او نیست بلکه عصاره شخصیت هانس است. در کارناوال قواعد اجتماعی زیر و رو می‌شود در یک روز آدم‌ها به خیابان می‌روند و قواعد اجتماعی را به شوخی می‌گیرند. هانس دلقک است و اساس همه هنجارها را کارناوالیزه می‌کند.

عقاید یک دلقک مخاطب را عصبانی می‌کند

وی افزود: دلقک همیشه ماسک به صورت دارد و درون خودش را نشان نمی‌دهد. او در واقع از پشت نقاب نگاه می‌کند در آخر داستان هم زمانی که خودش را گریم می‌کند می‌گوید که ماسک ترک برداشته و همین ترک در واقع از بین رفتن فاصله بین درون و بیرون است. او از این منظر بسیار شبیه به شخصیت‌های نمایش‌های «بکت» است

او با اشاره به نقد کاپیتالیسم در این کتاب گفت: خانواده هانس نمونه بارز این نقد است. آنها بعد از جنگ به نان و نوایی رسیده‌اند و قوانین ریاکارانه‌ای دارند مانند آنکه با وجودی که همه دغدغه شان پول است، حرف زدن درباره پول در خانه ممنوع است.

نجومیان اضافه کرد: اندیشه‌های اگزیستانسیالیسم در هاینریش بل بسیار موثر بود. در داستان چندین بار به کیرکه گور اشاره می‌‌کند.

وی اضافه کرد: دلقک جمع آوری لحظه‌هاست و عقاید یک دلقک رمانی درباره لحظه‌هاست. البته در اینجا دلقک بسیار شبیه به نویسنده است چرا که هر دوی اینها جهان را به سخره می‌گیرند.

وی در پایان سخنان خود گفت: عقاید یک دلقک آدم را عصبانی می‌کند و این دقیقا همان مقصود بل در نوشتن است. خودش می‌گوید: ادبیات خوب، ادبیاتی است که مخاطب خود را به خروش آورد.

منبع ana.ir

تأملی در رمان عقاید یک دلقک

تأملی در رمان عقاید یک دلقک

خلاصه کتاب:

کتاب عقاید یک دلقک داستان مردی است به نام هانس شنیر که شغل دلقکی را برای خود انتخاب کرده است نه به خاطر پول و شهرت بلکه به خاطر علاقه و حس درونی خودش و به همین دلیل نیز از خانواده طرد شده است چون هانس خانواده ای بورژوا و پدری ثروتمند داشته  و اصلا مشکل مالی ندارد. مادر هانس کاتولیک معتقدی بود که حتی برای دفاع از عقایدش حاضر شد دخترش را برای جنگ بفرستد و شاهد مرگ او شود. برادر هانس نیز که ابتدا عاشق موسیقی و نواختن ساز بود، تحت تاثیر مادرش تغییر عقیده داده و وارد کلیسای کاتولیک می شود ولی هانس فارغ از هرگونه عقیده و تعصب به شغل مورد علاقه اش می پردازد.

هانس عاشق دختری مذهبی به نام ماری می شود و علیرغم عدم ثبت رسمی ازدواج، سالها باهم زندگی می کنند ولی بعد از شش سال زندگی، ماری او را با نوشتن نامه ای بخاطر عقاید مذهبی‌اش ترک می‌کند و هانس بی‌دین در همه‌ این داستان در عشق ماری می‌سوزد و مدام ماری را در کنار خودش می‌بیند. هانس که اعتقاد دارد به مرض تک‌همسری دچار شده است نمی‌تواند زن دیگری را به جای ماری بپذیرد. عشق زیبای او به ماری در تمام متن کتاب به چشم می‌خورد.

شنیر بعد از رفتن ماری دچاره افسردگی شدیدی میشود بطوریکه نه می تواند مثل سابق کار کند و نه انگیزه‌ای برای ادامه‌ زندگی دارد و بیشتر زمان خود را به مرور خاطراتش می پردازد.

هانس شنیر، تنها به اتاق خود در شهر بن، پناه برده‌ و ساعت ها خاطرات و شکست‌های زندگی عاطفی و حرفهایش را مرور می‌کند و در نهایت مانند گدایی بر پله‌های ایستگاه راه‌آهن نشسته و بازگشت ماری، زن محبوبش را که از دست داده‌است، انتظار می کشد و در عین حال به دلیل فقر شدید، با نواختن گیتار شروع به گدایی می کند.

کتاب تک‌گویی بلندی، ساخته از «ملاحظات» (یا عقاید) آدمی سرخورده و مایه گرفته از خاطره‌های شخصی است که تنها چند مکالمه تلفنی و ملاقات کوتاه پدر آن را قطع می‌کند.

او به نسلی تعلق دارد که اگرچه جوان‌تر از آن بودند که در آخرین دسته‌های هیتلری نامنویسی کنند اما در میان شعارهای ناسیونال سوسیالیستی بزرگ شده‌اند. جامعه نو مرفه‌ای که بر ویرانه‌ها بنا شده‌است، در چشم او به‌طور قطع مشکوک است؛ بدان لحاظ که دست‌اندرکاران آن، که همگی کمابیش بدنامند، امروزه به بهای کمی برای خود وجدان راحت خریداری می‌کنند:

حتی مادر او رئیس «کمیته‌ای برای نزدیک ساختن نژادها» است. در حال و هوای بازسازی، کاتولیسیسم به اصطلاح «ترقی‌خواه» که در محافل بورژوایی بن خودنمایی می‌کند، در ریاکاری عمومی سهیم است.

همه خشم هانس شنیر بر کاتولیسیسم متمرکز است و انگیخته از دلایلی شخصی است: ماری که مدت شش سال همدم او بود، ترکش گفته‌است تا با یکی از همان «کاتولیک‌های متجدد و سرشار از آینده»، که از دست‌اندرکاران جلو صحنه‌است، ازدواج کند.

تحلیل کتاب:

در کتاب عقاید یک دلقک نویسنده با دیدی عمیق به شخصیت پردازی پرداخته و توانسته با این رمان ادبیات آلمان را متحول نماید. این رمان که توسط شخص اول روایت می شود، درباره سیر تحولی هانس و زندگی عاطفی و کاری اوست که سیر نزولی داشته و دچار شکست می شود. در این روند علاوه بر داستان زندگی شخص اول با شرایط اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعه آن زمان آشنا شده و درگیر انتقادات شدید نویسنده از زمان حال خود می شویم.

قهرمان اصلی رمان «هانس اشنیر» بازیگری افسرده و غمگین است که نه تنها دچار مشکلات مالی است، بلکه به دلیل مجروح شدن در اجرای خود، نمی تواند کار کند و از همه بدتر در سوگ از دست دادن عشقش، ماری می‌گرید که پس از ۶ سال زندگی آزاد با او دوباره به حلقه‌ مذهبی‌های کاتولیک پیوسته است.

هانس برای تسلای خود به الکل رو می‌آورد، با آن که به خوبی می‌داند، «دلقکی که به مشروب پناه ببرد، خیلی زودتر از یک شیروانی‌ساز مست سقوط خواهد کرد.»

هانس نمونه‎ انسان سرخورده و آواره‎ جامعه سرمایه‎‌ داری در آلمان است؛ کسی که با داشتن پدر و خانواده ای ثروتمند در فقر به سر می برد و در نهایت گدایی را بر درخواست پول از خانواده اش ترجیح می دهد. انسانی که به‎ علت نداشتن مهارتهای لازم، چنان قربانی می‎شود که حتّی نامزدش او را ترک می‎کند.

در این داستان، بل جامعه‎ قرن بیستم را به نقد می‎کشد: جامعه‎ بورژوا-کاتولیک‎ آلمان که تحت سلطه‎ گروه‌های مالی غرب و جامعه‎ تحت ستم سوداگران صنعت و تکنولوژی‎ که انسانها را عاری از هویت کرده، آنها را در مسیر نیهیلیسم قرار می‎دهد.

این کتاب دارای یک نوع صداقت است. شخصیت اصلی داستان تمام اتفاقات و پیشامدهای زندگی خود را به گونه ای ناب و بدون سانسور، آنطور که انسان تنها ممکن است با خودش صحبت کند، روایت می کند. هانس شینر بدون آن که عقایدش را در بوق و کرنا کند و یا مانیفستی ارائه کند، به همه چیز در زمانه خودش اعتراض و حتی حمله می کند. او سرمایه داری، کمونیسم، نازی ها و بسیاری از عادات و مناسبات انسان ها را زیر سوال می برد. او بیش از هر چیز قوانین مذهب کاتولیک را به چالش می کشد. او مدت ها با زنی که عاشقش بوده زندگی می کرده است اما قوانین کاتولیکی با قدرت خود توانسته تا زندگی عاشقانه این زوج را نیز تحت تاثیر قرار دهد و در نهایت به عقیده شخصیت اصلی آن را برهم بزند.

ممکن است که حملات هانس شینر به هر چیز در اطراف خود مخاطب خود را دچار نوعی دلزدگی و حتی گیجی کند اما سوال اینجاست که این گیج شدن و به فکر فرو بردن مخاطب توسط نویسنده عمدی بوده است یا خیر. این موضوع هم می تواند نقطه قوت رمان محسوب شود و هم نقطه ضعف آن.  بیشتر به دیدگاه خواننده و یا تحلیلگر رمان بستگی دارد. اگر مخاطب یا خواننده تنها تمایل دارد قصه ای را بشنود و درگیر آن شود ممکن است در میانه کتاب دچار اندکی ملال شود اما اگر مخاطب با دید تحلیلی تر به اثر نگاه کند می تواند اثر را قابل تامل تر و تاویل پذیر تر نیز ببیند.

در این کتاب باید به این نکته توجه داشت که هاینریش بل به هیچ عنوان قصد ندارد تا دیدگاه های خود و حرف هایش را در دهان شخصیت اصلی رمانش قرار دهد. او با طرح یک موقعیت و خلق یک شخصیت، تضاد و تعارض هایی را پدید می آورد که با شرح و بسط آن ها هیچ احتیاجی به زیاده گویی و مانیفست دادن وجود ندارد. عقاید یک دلقک مورد اقتباس سینمایی نیز قرار گرفته است.

نام فیلمی که با اقتباس از رمان عقاید یک دلقک ساخته شده است، عقاید یک دلقک (فیلم ۱۹۷۶) است. این فیلم به کارگردانی وویکش یاسنی ساخته شده است.

منبع doctorrostami
تأملی در رمان عقاید یک دلقک
تأملی در رمان عقاید یک دلقک
مطالب بیشتر

برترین‌ها