پیرامونِ ادبیات کلاسیک
شاهنامه و انهئید نوشتۀ دکتر عبدالحسین زرینکوب
شاهنامه و انهئید نوشتۀ دکتر عبدالحسین زرینکوب
گرچه آن روح دلاوری و جنگجویی که در سرسر شاهنامه جلوه میکند در انهئید ویرژیل به نظر نمیرسد، ولیکن در مقام مقایسه میتوان تصدیق نمود که بین حماسههای بزرگ جهان از ایلیاد و اودیسه گرفته تا شانسون دورولان و بولف، فقط انهئید را میتوان با شاهنامه سنجید.
گویی سرنوشت این دو کتاب، از ازل به هم پیوسته بوده است. زیرا از یکسو در هر دو کتاب هدف گوینده تحکیم مبانی ملیت بوده و از سوی دیگر گویندگان هر دو اثر برخلاف سرایندگان سایر آثار باستانی فراموش نشده و زندگانی آنها در ظلمت افسانه نهان نگشته. به علاوه در هر دو منظومه همواره رامش و آسایش با جنگ و کوشش توأم و مقرون میباشد. اما سرنوشت ویرژیل بهتر از تقدیر فردوسی بوده، چه وی در دوران اگوست امپراطور روم با وی همدم و همنشین بود و همچون فردوسی مورد غضب و سخط پادشاه قرار نگرفت.
باری کتاب انهئید از آثار عظیم و مخلّد فکری انسان به شمار میرود و ویرژیل با تصنیف آن خدمت بزرگی به ملیت خود عهده کرده و سعی نموده نژاد رومی را به انه، شاهزادۀ تریایی که پس از انهدام زادبوم به مسافرت میپردازد برساند. همان لطف و عظمتی که در ایلیاد آدمی را خیره و حیران میکند در انهئید نیز موجود میباشد. شهوات تند، احساسات قوی، شگفتیهای شگرف درین اثر ملایم و تسکین شده، با این حال قهرمان آن انه غالباً مورد حمایت و عنایت خدایان بوده پیروزیهای خود را مرهون توجه آنان میباشد.
توصیف احوال روحی درین کتاب به قدری با لطافت و مهارت انجام پذیرفته که خواننده را بیاختیار به شگفتی و ستایش وامیدارد. انه پهلوان داستان مظهر قدرت و ابتکار و ذوق و افتخار میباشد. چندان که فردوسی قهرمان محبوب خود رستم را میپرستد و شاهنامۀ وی گویی چنانکه محمود غزنوی نیز گفت جز وصف رستم چیزی نیست ویرژیل نیز به مفاخر انه پهلوان محبوب خود که او را موجد عظمت و کیای روم میداند مهر و علاقۀ بسیار میورزد و هرگز راضی نمیشود لطمهیی به شکوه و مهابت قهرمانی وی وارد آید.
همه جا وی را مظهر عظمت و قدرت آرمانی مینماید، حتی اگر نکبت و شکست وی را حکایت میکند چنان با مهارت ضعف و حقارت صوری وی را در برابر قدرت و عظمت معنویش قرار میدهد که خواننده بیاختیار مجذوب بزرگواری و نیرومندی قهرمان میشود.
منبع
نامور نامه
عبدالحسین زرینکوب
نشر سخن
صص 19-21
شاهنامه و انهئید نوشتۀ دکتر عبدالحسین زرینکوب
مطالب بیشتر
- دکتر زرین کوب: هزل یا تعلیم؟
- دکتر زرین کوب: حدیث خوش سعدی
- گفت و گو با قمر آریان دربارۀ دکتر زرینکوب
- بخشهایی از کتاب پله پله تا ملاقات خدا
- مبحث عشق از کتاب از کوچۀ رندان دکتر زرینکوب
- شعر امروز در غیبت چشمان باز نقد / بخش اول
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
شاعران جهان1 ماه پیش
سعاد الصباح: من مینویسم پس سنگباران میشوم!
-
درسهای دوستداشتنی2 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب2 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
درسهای دوستداشتنی3 هفته پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…