معرفی کتاب
نگاه سهراب به شعر روزنامهنگارانه نبود!
نگاه سهراب به شعر روزنامهنگارانه نبود!
«سهراب تجربه زیستن در رفت و برگشت میان فهم جهان، آفرینش هنری و استغراق در احساس «زیبایی» را یافته بود اما این تجربه را کافی نمیدید و میپنداشت باید به سوی استغراق پیوسته پیش برود. با آگاهی از رسیدن او به چنین تجربه، ژرفاندیشی و بینشی است که میشود گفت سهراب سپهری شخصیت کمنظیری در ادبیات ایران و جهان است.» متن آورده شده بخشی از کتاب «دویدن تا ته بودن»، اثر پگاه مصلح است. این پژوهشگر که استادیار پژوهش، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است در این کتاب نگاه متفاوتی به سهراب سپهری دارد. او در شش مقاله به پژوهش فلسفی در شعر سهراب پرداخته است؛ از این رو به سراغ مصلح رفتیم تا درباره این کتاب با او صحبت کنیم.
تا به امروز آثار متعددی درباره سهراب سپهری منتشر شده است. چه شد که به سراغ سهراب سپهری رفتهاید؟
بله قبول دارم که طی سالهای گذشته آثار متعددی درباره سهراب سپهری نوشته شده است؛ اما من هم نکاتی داشتم که باید در قالب این کتاب منتشر میشد؛ چراکه احساس کردم که جای این کتاب در فضای پژوهشی کشور خالی است. به نظرم نکتههایی درباره شعر و زندگی سهراب وجود دارد که مغفول واقع شده است.
پس سایر کتابها و مقالات به چه ویژگیهای شعر سهراب پرداختهاند؟
نمیخواهم درباره کتابهای دیگر صحبت کنم که بیشک اتفاقات خوبی رخ داده است؛ اما از یک جایی به بعد یک نگاه کلیشهای باعث شد تا بیشتر به گرایشات بودیستی و عرفانی سهراب توجه شود. همچنین این نگاه کلیشهای باعث شده که ما تصور کنیم که به همه پرسشهای پیرامون سهراب پاسخ داده شده است. از این رو من متوجه شدم که نیاز است تا با یک نگاه نوین به شعرهای سهراب بپردازیم.
درباره مقالاتی که برای تهیه این کتاب جمعآوری شده است، کمی توضیح دهید.
ابتدا به مقاله «یاد من باشد تنها هستم» پرداختم، که عبارت درخشانی است که در ادبیات ایران و جهان استثنایی است و من در آن مقاله اثبات کردم که در ادبیات زبانهای دیگر نیز چنین عبارتی وجود ندارد. بعد از آن دیدم که موضوعات دیگر هم وجود دارد که به آن توجه نشده است و به سراغ آنها رفتم. این کتاب از شش مقاله تشکیل شده که چهار مقاله در گذشته در مطبوعات منتشر شده و دو مقاله منتشر نشده است.
آیا این مقالات با هدف جمعآوری در قالب کتاب و انتشار آن نوشته شد؟
واقعیت این است که زمان نگارش این مقالهها دغدغه چاپ کتاب نداشتم و این گونه نبود که من به بهانه نوشتن کتاب به سراغ آثار سهراب بروم، آنها را بخوانم و چیزی روی آن بنویسم. من بر اساس سالها مطالعه و تفکری که روی سهراب داشتم میخواستم حرف جدیدی برای گفتن داشته باشم. این مقالهها در زمان زیادی و طی چند سال نوشته شده و همه پشت سر هم نبوده است. از این رو قصد چاپ کتاب نداشتم اما استقبال دوستانی که مقالات را خواندند و تشویق آنها باعث شد تا به فکر چاپ آنها بیفتم؛ چراکه همه میگفتند حیف است که این مقالات کتاب نشود؛ از این رو من تصمیم به این کار گرفتم.
شما به سالها مطالعه و بررسی روی آثار سهراب سپهری اشاره کردید. در مطالعه آثار این شاعر چه ویژگیای باعث شد تا روی آثار او متمرکز شوید و کار به نوشتن چند مقاله و کتاب چاپ کردن برسد؟
عمق فکری سهراب باعث شد که من جذب او شوم؛ همه صمیمیتی را که در شعرهای سهراب هست، میشناسند؛ اما درباره عمق شعرهای سهراب زیاد صحبت نشده است و هنوز جا دارد تا در این باره حرفهای جدیدی زده شود. سهراب بر اثر یک دانشپژوهی عمیق بلند مدت و تامل وجودی به عمق فکری رسیده که کمتر شاعری در سطح ایران و جهان به آن دست پیدا کرده است. من روی شعر شاعران زیادی مثل شاملو، فروغ، نیما و اخوان مطالعه کردهام و میدانم که ادبیات ایران یک گنجیه ارزشمند است، با این حال به نظرم در شعر معاصر هیچ کدام از این شاعران عمق شعری سهراب را ندارند؛ چراکه بیشترین تامل نسبت به مسائل انسانی که مسائل مهم و پراهمیتی است کار سهراب است. حتی وقتی مقایسه میکنم با شاعران بزرگ سرزمینهای متفاوت، میبینیم که سهراب عمق فکری فوقالعادهای دارد.
با این تفاسیر، پس شما معتقدید که با گذشت زمان سهراب سپهری نام ماندگاری در شعر معاصر ایران خواهد بود؟
سهراب سپهری حذف شدنی نیست و جایگاه خودش را تثبیت کرده و مشخص است که شعرهای او تاریخ مصرف ندارد. اصلا یکی از ویژگیهای مهم سهراب همین است که شعرهایش تاریخ مصرف ندارد؛ چراکه به مسائل وجودی مانند مرگ، حیات و تنهایی انسان میپردازد. اتفاقا در مقدمه اشاره کردم که بسیاری از مشکلات انسان معاصر مربوط به مسائل اصلی و وجودی است و جابهجا شدن مسائل سطحی تغییری ایجاد نمیکند.
مسیر شعری سهراب با شاعران بعد از او ادامه پیدا کرد؟
به اعتقاد من شعر سهراب خیلی سهل و ممتنع است و از این رو خیلیها تلاش کردند که مثل او شعر بگویند. به نظر گروهی شعر گفتن به شیوه سهراب آسان است؛ اما واقعیت این طور نیست و کسی نتوانسته مانند سهراب شعر بگوید.
در دورههای مختلف بارها شاهد انتقادات شاعران و جامعه روشنفکری نسبت مسئولیتپذیری و نقش اجتماعی سهراب بودهایم. آیا شما صحبتهای مطرح شده را قبول دارید؟
اصلا قبول ندارم. موضوعاتی که سهراب به آن پرداخته فرازمانی است و نگاه روزنامهنگارانه به شعر نداشته است. بنابراین هر زمانی که این شعرها را بخوانیم لذت میبریم. شاعری که از روی ادبیات ریتوریک شعر ریتوریک میگوید و با مردم سخن میگوید و یک عبور اجتماعی دارد تنها مسئولیتپذیر نیست. اگر ما نگاه کنیم مشخص میشود که سهراب درون امر سیاسی خودش یک جایگاهی دارد و متاسفانه توجه نشده بود که یک شاعر اجتماعی که از مسئولیتهای انسانی خودش درون اجتماع کنارهگیری نکرده است، چگونه دارد با کنار گذاشتن سیاست اعتراض خودش را نسبت به وضعیت موجود سیاسی مطرح میکند. این ویژگی سهراب مغفول واقع شده است که من در مقالهای به آن هم پرداختهام. همه فقط پرداختن به نزاعات سیاسی را نشانه مسئولیتهای اجتماعی یک شاعر در نظر میگیرند. یعنی اگر شعری از خون و خونریزی و جنگ صحبت نکند، بیانگر آن است که شاعرش نگاه اجتماعی و سیاسی ندارد و چنین برداشتی چندان درست نیست.
خواندن این کتاب را به چه کسانی توصیه میکنید؟
همه کسانی که در حوزه فلسفه و ادبیات کار میکنند در اولویت هستند. از طرفی کسانی که به صورت میان رشتهای بین حوزههای مختلف علوم اجتماعی و ادبیات مطالعه دارند نیز از خواندن این مطالب میتوانند لذت ببرند.
«دویدن تا ته بودن» نوشته پگاه مصلح از سوی انتشارات ققنوس در 167صفحه و با قیمت 18000تومان در 1100نسخه منتشر شده است.
منبع ibna.ir
پگاه مصلح: عدم نگاه روزنامهنگارانۀ سهراب سپهری به شعر
مطالب بیشتر
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
شاعران جهان1 ماه پیش
سعاد الصباح: من مینویسم پس سنگباران میشوم!
-
درسهای دوستداشتنی2 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب2 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
درسهای دوستداشتنی3 هفته پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…