با ما همراه باشید

درس‌های دوست‌داشتنی

قطعۀ اول تائوت چینگ همراه با تفسیر

قطعۀ اول تائوت چینگ همراه با تفسیر

قطعۀ اول تائوت چینگ همراه با تفسیر

قطعۀ اول

 

 تائویی که به سخن درآید

تائوی جاودان نیست

نامی که بتوان آن را بر زبان آورد

نامی جاودان نیست.

 

تائو نام و نشان دارد و بی‌نام و نشان است.

تائوی بی‌نشان مبدأ همه چیز است؛

تائویی که نام دارد مادر 10000 چیز است.

 

در بی‌آرزویی است که آدمی می‌تواند اسرار را بازگشاید؛

با آرزو، انسان تنها اسرار را می‌بیند.

همین اسرار، کلید درک همه‌چیز است.

منبع

تائوت چینگ

ترجمه فرشید قهرمانی

نشر مثلث

قطعۀ اول خرد تائو از سه بند مجزا تشکیل شده است. در بند اول از میرایی و قابلیت محو و زائل شدن صفات تائو سخن به میان آمده است. در بند دوم ذات و صفات تائو از هم تفکیک می‌شوند. ذات بی‌نام و نشان است و صفاتی مانند خردورزی و نطق محوشدنی و دارای نام و نشان است. می‌توان برای درک دو نوع تائوی بی‌نشان و نشان دار به رابطۀ اهورا و خدا با امشاسپندان و ارباب انواع در فلسفۀ سهروردی گریز زد. انسان در عرفان اسلامی آینۀ «صفات» باری‌تعالی است نه ذات او.

در ازل پرتو حُسنت ز تجلی دم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

حُسن و زیبایی یک صفت است. که موجد جهان شده است. بنابراین فراز دوم مسئلۀ ذات و صفات را مطرح می‌کند. در فراز سوم صحبت از فراتر رفتن از سطح نیازهای کوچک و مادی است. نخواستن و پذیرفتن هرآنچه که هست کلید اسرار است: اسرار دستیابی به نهایت آرامش‌خاطر.

انسان گفتگوی دائمی میان تاریکی و روشنی است. او روحی الهی و نامیراست در «حقیقت» اما «واقعیت» این است که جسم او فانی است. او راه به ذات حق ندارد و نمی‌تواند آن را دریابد اما می‌تواند هزاران صفات الهی را در خود پرورش دهد و تبدیل به ابرانسان و انسان کامل شود. راه سعادت انسان در رسیدن به سطح پذیرش ذات دنیاست. او باید کاملا تاریکی، روشنی و جوانی و پیری و زندگی و مرگ را بپذیرد و بدین ترتیب گزینشی و مشروط به جهان ننگرد. شناور شدن در «تناقض ناب» (این تعبیر از ریلکه است) برداشت اول از لفظ «بی‌آرزویی» است. بی‌آرزویی / چیزی مشخص را برای خود نخواستن، مقام رضاست و بی‌داوری نگریستن: در فراسوی نیک و بد قرار گرفتن.

رشته‌ای بر گردنم افکنده دوست

 می‌برد آنجا که خاطرخواه اوست (سعدی)

برداشت دیگر از لفظ «بی‌آرزویی» هیچ نخواستن است و کشتن وابستگی به چیزها در خویش:

زیر بارند درختان که تعلق دارند

ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد

یا این بیت سعدی

 تنگ چشمان نظر به میوه کنند

ما تماشاکنان بُستانیم

برداشت آخر از لفظ «بی‌آرزویی» آرزوی نتیجه دادن یا نتیجۀ مشخصی داشتن است. انسانِ بی‌آرزو خودش را محدود به محاسبات ذهنی خود و نتایجی که انتظار دارد نمی‌کند. بی‌آرزویی و وابسته به نتیجۀ خاصی نشدن انسان را از ورطۀ حساب و کتاب‌های عقل محدود نجات می‌دهید و او را از یأس می‌رهاند:

هان مشو نومید چون واقف نئی از سرّ غیب

باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور

بی‌آرزویی و از هر مسئله چند جنبۀ محدود آن را ندیدن کلید فهم اسرار است و انسان را از ظاهربینی می‌رهاند « وَعَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ» وقتی هر چیزی را خیر ببینیم « الخیر فی ما وقع» به بی‌آرزویی (آرزوی اینکه همه چیز بر طبق عقل و دوراندیشی محدود ما پیش برود) و بی‌طرفی و عدم تفسیر تنگ نظرانۀ مسائل زندگی نائل شده‌ایم

مسئله‌ی دیگری که از اولین قطعه‌های تائو تا آخرین آن رعایت شده فرم آن و سه بندی بودن هر قسمت است. سه عدد راز آلود و نمادینی است. می‌توان گفت روح خردمندانۀ تائو در فرم اثر نیز بازتاب یافته و این نوشته‌های سه بندی بر سه مرحلۀ تولد، رشد و شکوفایی (مدت حیات) و مرگ دلالت دارند.

قطعۀ اول تائوت چینگ همراه با تفسیر

مطالب بیشتر

  1. قطعۀ دوم تائوت چینگ با تفسیر
  2. قطعۀ شانزدهم تائوت چینگ با تفسیر
  3. رشد چهار مرحله‌ای انسان بالغ
  4. موسیقی و شعر به تو حق می‌دهند عاشق باشی
  5. باید ساخت/ نه با دنیا/ که دنیا را

برترین‌ها