با ما همراه باشید

تحلیل نقاشی

نگاهی به نقاشی مادر ویسلر

نگاهی به نقاشی مادر ویسلر

نگاهی به نقاشی مادر ویسلر

مادر ویسلر نام پرتره‌ای مشهور اثر نقاش آمریکایی، جیمز ویسلر است. این نقاشی یکی از مشهورترین آثار هنرمندی آمریکایی است که توانسته در خارج از آمریکا به چنین شهرتی برسد. این اثر معمولا به عنوان نمادی از هنر آمریکایی یا مونالیزای ویکتوریایی شناخته می شود. ویسلر این کار را زمانی که با مادرش در لندن زندگی می کردند، کار کرد. چگونه تصویر ساده و آرامی از یک مادر چنین جایگاه و توجه جهانی را کسب کرده است؟

داستان‌های مختلفی در مورد کشیدن این نقاشی وجود دارد که البته هیچ یک تایید نشده‌اند. مثلا می‌گویند دختری که قرار بود مدل این نقاشی باشد نتوانسته سر قرار بیاید و مادر ویسلر به جای او حاضر شده است. داستان دیگر این که می‌گویند ویسلر می‌خواسته پرتره‌ای به صورت ایستاده بکشد اما چون ایستادن طولانی مدت برای مادرش دشوار بوده، تصمیم می‌گیرد پرتره را در حالت نشسته روی صندلی بکشد.

برخلاف گرایشات فرمالیستی نقاش، این اثر به نظر می‌آید که به منظور راضی کردن تمایلی شدید و برای ارج نهادن و بزرگ شمردن جایگاه مادر کشیده شده باشد. تصاویر زیادی از مادر در آثار هنری مختلفی با چنین مضمونی خلق شده‌اند که هیچ یک به اندازه‌ی این بانو با اخمی بر چهره و لباس عزایی سیاه مورد توجه قرار نگرفته‌اند. واقعاً چه چیزی در این پرتره از مادری غرق در اندوه این همه تحسین را برانگیخته است؟

جواب چیزی است که در خود اثر می‌بینیم. مضمون اثر در ترکیب با حسی از اندوه و غم در فضایی تیره و تار اما قابل لمس و حس شدنی همه با هم تخیل را به پرواز در می‌آورند. فرم و محتوای اثر به توافق و هماهنگی خاصی در معنا رسیده‌اند: هم فرم و هم محتوا فضایی از استقامت، پایداری و انزجار از فقدان را نشان می‌دهند.

آنا ویسلر، مادر نقاش به عنوان روحی پیوریتانی به نظر می‌رسد که در مینی‌مالیسمی زیباشناسانه حضور پیدا کرده است. از دستمالی که در دست دارد گرفته تا حالت و حسی که چهره‌اش نشان می‌دهد، به همان روشنی توری که روی شانه‌اش افتاده است، واضح است که او نگران و آزرده خاطر است. اطراف پرتره را رنگ‌های سیاه و خاکستری احاطه کرده‌اند، به صورتی که حالت انحناهای نرم موجود در محیط را تنها با دقت زیاد می‌توان مشاهده کرد. بیشترین تنوع رنگی که می‌توان دید مربوط به چهره و دستان پرتره است که با کنتراست ایجاد شده حالتی واقعی و زنده به کار بخشیده‌اند.

زمینه‌ای قرمز رنگ در قسمت جلویی صورت روی گونه با دقتی بسیار کار شده است. پرتره به صورت قائم نسبت به دیوار و به نیم رخ نسبت به بیننده قرار گرفته است. جزئیات بخش جلویی صورت در نگاه اول از دید بیننده پنهان می‌ماند. ویسلر بسیار استادانه رنگ‌ها را به کار می گیرد، همچون بخش تیره‌ای که پایین‌تر از روشنایی زیر چشم دیده می شود و ارتباط این بخش از چشم را با استخوان گونه مشخص کرده است. با ترکیبی از رنگ‌های گرم و سرد برجستگی ابروها افزایش یافته است. در استفاده از رنگ‌های گرم در جلو و رنگ‌های سرد در اطراف چانه، هماهنگی دقیقی دیده می‌شود. در برخی بخش‌ها حالتی از شفافیت استفاده شده است به صورتی که از توری روی شانه آن رنگ سیاه پشت آن دیده می‌شود و اگر به توری روی سرش توجه کنیم می‌توانیم موی سر او را از پشت توری ببینیم.

اندازه‌ی تابلو کمی بزرگ به نظر می‌آید که البته برای کشیدن پرتره‌ای تمام قد و در حالتی نشسته غیرعادی نیست. دلیل اینکه نقاشی بسیار بزرگ به چشم می‌آید این است که چیز چندانی در تابلو نیست و محیط نقاشی شلوغ نیست.

وقتی به ترکیب‌بندی اثر توجه می‌کنیم می‌بینیم با اینکه صندلی در فاصله‌ی یک متری از دیوار قرار دارد اما شخص نشسته روی صندلی سایه‌ای ایجاد کرده که انگار تقریباً به دیوار چسبیده باشد. با دنبال کردن مسیر خطوط مستقیم صندلی مشخص است که آنا قائم نشسته است، با این حال زانو هایش به صورتی است که انگار او با حالتی خمیده نشسته باشد. پرده که یک متری باید آن طرف‌تر باشد انگار که روی پاهایش افتاده است.

این اثر که با حالتی تک رنگ کشیده شده است حس و بویی از نقاشی انتزاعی را با خود دارد. این اثر اگر در زمانی نبود که به تاریخ هنر مدرن بپیوندد، شاید تنها به خاطر ارج نهادن به جایگاه مادر مورد توجه قرار می‌گرفت.

ربط دادن این کار به هنر انتزاعی کمی غیرمنطقی است چون نقاشی انتزاعی با رنگ‌آمیزی زیاد و رنگ‌های غنی شروع شد و با استفاده شدید از رنگ‌ها ادامه یافت.

ویسلر این اثر را با عنوانی سرد، طرحی از خاکستری و مشکی معرفی کرد که ما را به سوی ستایش این نقاشی به عنوان شکلی از زیبایی‌شناسی خالص سوق می‌دهد. اما وقتی که حالت نمادین نقاشی در دنیا شناخته شد و این اثر به شهرت رسید، تفکر و حس موجود برای نمایش محتوای کار به حاشیه رفت و عنوان نقاشی به پرتره‌ای از مادر نقاش تغییر یافت. ویسلر احتمالاً از این تغییر نام خوشنود بوده است چون یک مادر با هر اسمی که باشد زیبا و بزرگ است.

( رابرت نلسون

منبع: Smh)

مطالب بیشتر

  1. نگاهی به زندگی و آثار رامبرانت
  2. زندگی و آثار گوستاو کوربه
  3. بیست نقاشی برتر تاریخ هنر
  4. نگاهی به آخرین اثر ونگوگ
  5. نگاهی به نقاشی شبگردها اثر ادوارد هاپر

برترین‌ها