معرفی کتاب
دانشگاه از نردبان تا سایبان
دانشگاه از نردبان تا سایبان
در مقدمه کتاب «دانشگاه، از نردبان تا سایبان» نویسنده به چهار سند که به چهار مقطع تاریخی متفاوت تعلق دارند، اشاره می کند که بر اساس آن محققانی چون تهرانیان نشان می دهد که تصور نامطلوب بودن وضعیت دانشگاه، همواره وجود داشته است و امر جدیدی نیست.
کاظمی معتقد است شاید یکی از ریشه های این تصور، این باشد که مسئولیت زیادی برای دانشگاه قائل می شویم و باری اضافی بر دوش آن می نهیم. با این حال، دانشگاه در ایران نه تنها به حیات خود ادامه داده است، بلکه احتمالاً بزرگ ترین دوران رشد و گسترش خود را در یکی دو دهه گذشته پشت سر گذاشته است. این امر موجب شده که در یک دهه گذشته، دانشگاه به موضوع تأمل انتقادی در بین روشنفکران، دانشجویان، استادان و پژوهشگران بدل شود.
نویسنده درباره عنوان کتاب معتقد است؛ در گذشته، دانشگاه و به طور کلی نظام تربیت، به تعبیر محمود صناعی، نردبان بوده است. به گفته کاظمی در مقدمه، توکلی نیز به خوبی نشان داده است که در دهه ۴۰ این نردبان چگونه به جابه جایی موقعیت افراد و تحرک شغلی دامن زده است.
کتاب از چهار بخش تشکیل شده است؛ بخش اول به مسائل آموزش عالی و دانشگاه می پردازد و درباره این پرسش ها تأمل می کند که دانشگاه های ما به کجا می روند؟ روزمره شدن دانشگاه ها با پدیده مک دونالدی شدن چه ارتباطی دارد؟ آیا کلاس درس، مرده است و دانشگاه ها چیز زیادی برای آموختن به ما ندارند؟ در چند دهه گذشته، چگونه پدیده های جدید دانشگاهی، تحت تأثیر نظام های کنکوری شکل گرفته اند؟ به طور کلی در این بخش نشان داده می شود که چگونه با تغییر چهره دانشگاه در دهه های اخیر، مسائل آن نیز تغییر کرده است.
بخش دوم کتاب، موضوع اقلیتهای جدید دانشگاهی است. گروه بندی های جدیدی در دانشگاه ایجاد شده است که توجه به آنها برای آینده ضروری است؛ پرولتاریای پژوهشی، حق التدریسی ها، پیمانی ها، نوکیسگان دانشگاهی و برون سپاران بخشی از این اقلیت ها به شمار می آیند. توجه به این اقلیت های جدید برای جامعه ما ضروری است زیرا بحران ها و مسائل اجتماعی در این اقلیت های جدید ریشه دارند.
بخش سوم با عنوان نظریهزدگی و علوم اجتماعی، به یکی از مناقشات مهمی می پردازد که در چند سال اخیر مطرح کرده ام؛ اینکه در ایران، رویکرد علوم اجتماعی نسبت به امر نظری و مواجهه اش با آن، بیمارگونه است و در تمنای تولید نظریه به دام پیچیده بازی با نظریات غربی افتاده است.
بخش چهارم، سرنوشت مطالعات فرهنگی در ایران را طی یک دهه گذشته شرح می دهد. مجموعه این مطالب به سه شکل متفاوت عرضه شده اند؛ برخی از آنها مقالاتی بوده اند که در مجلات عمومی منتشر شده اند، برخی در قالب سخنرانی بوده اند؛ برخی نیز مصاحبه هایی اند که در زمان های مختلف انجام شده است. نکته مهم در باب این نوشته ها این است که به شیوه انفعالی یا صرفاً به دعوت افراد نوشته نشده اند بلکه نویسنده عامدانه تلاش کرده است در عرصه عمومی مداخلاتی داشته باشد و در ایجاد حساسیت در بین مخاطبان سهیم باشد. خوشبختانه این نوشته ها موفق شده اند در برخی موارد توجه جامعه را به مسائل جدی معطوف کنند.
(منبع: پاتوق کتاب)
مطالب بیشتر
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
شاعران جهان1 ماه پیش
سعاد الصباح: من مینویسم پس سنگباران میشوم!
-
درسهای دوستداشتنی2 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب1 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
حال خوب3 هفته پیش
مدیتیشن «تعادل هفت چاکرا» همراه با طاهره خورسند