اخبار
سرودهای از فرخ تمیمی

سرودهای از فرخ تمیمی
منشور باد
در درههای خلوت منجیل
زیتون بُنان
خواب زمستانی
کوه و گیاه و رود را
با مژدۀ رسیدن فروردین
بیدار می کند
تا آبشار رنگینکمانی
بر گردن بلند قله بیاویزد
در بیستون، شیرین
رؤیای عشق را دوباره در خواب میرود
و فرهاد
پیکار رنج هستی را بیدار میشود
آبشخور وحوش
از نقرهگونه مهتاب
لب پرزنان
قوچ بزرگ
با طاقدیس شاخ بلندش
این طاقهای نصرت در موکب بهار
از سحر بوی مادگی میش جفتجوی
سرمست و بادپا
از قلهها به جلگه سرازیر میشود
در روزگار ما دردا بهار
دیگر نمیپرد
از دشتهای خلوت رنگین
تا شهرهای دودی غمگین
گویی که سنگ و آهن و سیمان
در بستهاند بر حشمت بهار
فصل بهار زندۀ من، اما
گل داده در نسیم نفسهای پاک دوست
بالندگی عجین شده با آب و خاک و دوست
فصل بلند چشم تو در چار فصل سال
در چشم من بهارترین فصل زندگیست
با تو یکی شدن
آغاز نوبهار خوش جاودانگیست
من با بهار چشم تو بیدار ماندهام
فصل بلند چشم تو سبز و شکفته باد
سرودهای از فرخ تمیمی
منبع
فرخ تمیمی
گزینه اشعار
مروارید
صص179-181
مطالب بیشتر
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ!
-
تحلیل نقاشی3 ماه پیش
نگاهی به «بوسه» اثر گوستاو کلیمت
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
بریدههایی از کتاب «زیبا مثل ماگنولیا» دربارۀ زندگی و آثار فریدا کالو
-
نوبلخوانی1 ماه پیش
درنگی در جهانِ بهتآور، درخشان، گیجکننده و پیچیدۀ ویلیام فاکنر
-
دربارۀ شعر و شاعری1 ماه پیش
چرا رمان نمیتواند شعر را شکست دهد؟
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
گزیدهای از بهترین سخنرانیهای «اپرا وینفری»
-
نویسندگان جهان2 ماه پیش
گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا