شعر جهان
شعری از ویلیام وردزورث

شعری از ویلیام وردزورث
چون ابری که بر فراز تپهها و درهّها پیش میرود
تنها سرگردان شدم
ناگهان دسته انبوهی از نرگسهای طلایی را دیدم
که در کنار دریاچه و زیر درختان
از نسیم به وجد و رقص درآمدهاند
چون ستارگانی که مدام در کهکشان میدرخشند
و چشمک میزنند
نرگسها نیز در خط بیپایان در حاشیۀ خلیج
صف کشیده بودند
با نگاهی هزاران گل نرگس را که شادمانه میرقصیدند
و بر سر تکان میدادند، میدیدم
امواج آب در کنارشان به رقص آمدند
اما نرگسها در شادی از امواج کفآلود پیشی گرفتند
در چنین انجمنی
شاد بودن آیین شاعر است
من به آنها دیده دوختم، ولی نیندیشیدم
که این منظره چه ثروتی برایم به ارمغان آورده بود
چرا که بارها، هنگامی که در بسترم
در افسردگی یا تنهایی غنودهام
نرگسها در برابر چشم دل که ثمرۀ دولت تنهایی است
درخشیدن میگیرند
آنگاه دل من از شادی لبریز میشود
و با نرگسها به رقص برمیخیزد
شعری از ویلیام وردزورث
منبع
گزیدۀ شعر شاعران انگلیس زبان
ترجمۀ عبدالعلی دستغیب و محمود معلم
به نقل از کتاب از مصاحبت آفتاب
زندگی و شعر سهراب سپهری
کامیار عابدی
نشر ثالث
چاپ ششم
ص195
مطالب بیشتر
- سرودههایی از پابلو نرودا
- سرودههایی از برتولت برشت
- سرودههایی از مارینا تسو تایوا ترجمۀ احمد پوری
- عاشقانههایی از نزار قبانی
- چند سروده از فردریش نیچه
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
نگاهی به کتاب طوطی فلوبر نوشتۀ جولین بارنز
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ!
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
درنگی در رمان «تربیت احساسات» نوشتۀ گوستاو فلوبر
-
تحلیل نقاشی1 ماه پیش
نگاهی به «بوسه» اثر گوستاو کلیمت
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 هفته پیش
رمان «مسئلهی اسپینوزا» اثر اروین یالوم: سه روایت متفاوت از «در خانه بودن»!
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
بریدههایی از کتاب «زیبا مثل ماگنولیا» دربارۀ زندگی و آثار فریدا کالو
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی1 ماه پیش
گزیدهای از بهترین سخنرانیهای «اپرا وینفری»
-
موسیقی بی کلام1 ماه پیش
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند…