کارگردانان جهان
زندگی و آثار استنلی کوبریک
زندگی و آثار استنلی کوبریک
(به مناسبت تولدش)
در این نوشته به زندگینامه استنلی کوبریک Stanley Kubrick کارگردان و تهیهکنندهی آمریکایی که برای کارگردانی اسپارتاکوس (۱۹۶۰)، لولیتا (۱۹۶۲)، دکتر استرنجلاو (۱۹۶۴)، پرتقال کوکی (۱۹۷۱)، ۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی (۱۹۶۸)، درخشش (۱۹۸۰)، غلاف تمام فلزی (۱۹۸۷) و چشمان کاملاً بسته (۱۹۹۹) شناخته شده است میپردازیم.
زندگینامه استنلی کوبریک را باید چنین آغاز کرد که او در تاریخ ۲۶ ژوئیه ۱۹۲۸ در شهر نیویورک به دنیا آمد، جایی که پدرش، ژاک کوبریک، دکتر و مادرش، سادی کوبریک، یک زن خانه دار بود. او که دوران تحصیل خوبی در کودکی نداشت اکثراً در کلاس درس غایب بود و در دبیرستان یک راندهی اجتماعی بود و اکثراً رتبهی پایینی در کلاس درس داشت.
در زندگینامه استنلی کوبریک این نکته جالب توجه است که به گفتهی خودش:
«من هیچ چیزی در مدرسه نیاموختم و تا سن ۱۹ سالگی هیچ کتابی را با لذت نخواندم.»
آرزوهای او در این دوران تبدیل شدن به یک نویسنده و یا بازیکن بیسبال بود. او در گروه جاز مدرسه عضو شد و مدت کمی هم به عنوان یک نوازندهی درام مشغول بود. همچنین به عنوان عکاس برای روزنامهی دیواری مدرسه فعالیت می کرد. کوبریک در سن ۱۶ سالگی، عکس هایش را به مجلهی نیویورکی لوک به فروش رساند.
یک سال بعد، در سال ۱۹۴۶، او برای کار در همان مجله استخدام شد. در شش سال فعالیت کوبریک در مجلهی لوک، هنگامی که برای مجله در سفر نبود، بیشتر شب هایش را در موزهی هنر مدرن به سر می برد. او در اواخر دوران دبیرستان قصد ورود به چندین دانشگاه داشت ولی در آزمون ورودی آنها رد شد.
استنلی کوبریک از سال ۱۹۵۰، روی به هنر فیلم سازی آورد. اولین فیلم او مستند سیاه و سفید کوتاهی به نام کشیش پرنده در سال ۱۹۵۱ بود. مدت زمان این فیلم نه دقیقه بود.
روز ۱۹۵۱ دیگر فیلم او به مدت ۱۶ دقیقه با بازی والتر کارتیر محصول کشور کانادا است. او در سال ۱۹۵۳ اولین فیلم بلند خود که یک درام نظامی به نام هراس و هوس بود را کارگردانی کرد. هراس و هوس، در مورد یک گروه سرباز است که در پشت خطوط دشمن در جنگی خیالی گیر می افتند و علی رغم فروش کم از سوی منتقدان با استقبال خوبی مواجه شد.
دریانوردان چهارمین فیلم و سومین مستند کوتاه استنلی کوبریک محصول سال ۱۹۵۳ است. کوبریک اوایل که به حرفهی فیلمسازی روی آورده بود، علاوه بر کارگردانی، به عنوان فیلمبردار، ویراستار و صدابردار و بعد ها، به عنوان نویسنده و تهیه کننده هم فعالیت می کرد.
استنلی کوبریک از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۹۸ تعداد ۱۰ فیلم ساخت. فیلمهای او اکثراً اقتباسی ادبی دارند. بوسه قاتل در سال ۱۹۵۵، دومین فیلم بلندش دربارهی بوکسور و دختری است که از گذشتهی خود یاد می کنند.
این فیلم که با هزینهی ۷۵ هزار دلاری، با به کارگیری دوربین دستی یادآور فیلم پنجرهی پشتی هیچکاک بود. کشتن محصول سال ۱۹۵۶ فیلم بعدی او دربارهی یک گروه تبهکاری است که از یک پیست اسبدوانی سرقت می کنند. راههای افتخار (۱۹۵۷) فیلمی ضد جنگ دربارهی هجوم ارتش آلمان پشت دروازههای پاریس در سال ۱۹۱۶ است. نمایش این فیلم تا مدتها در کشورهای فرانسه، اسپانیا و آلمان ممنوع بود.
در جریان فیلمبرداری، استنلی کوبریک با کریستین هارلن که خوانندهی آخر فیلم بود، آشنا شد و با او ازدواج کرد. اسپارتاکوس (۱۹۶۰) فیلمی با هزینهی زیاد در سبک درام – حماسی با بازی کرگ داگلاس توانست چهار جایزهی اسکار از جمله جایزهی اسکار: بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین کارگردانی هنری، بهترین فیلمبرداری، بهترین طراحی لباس را ببرد و تبدیل به یکی از بهترین و ماندگارترین آثار حماسی در تاریخ شود.
زندگی و آثار استنلی کوبریک
لولیتا (۱۹۶۱) فیلمی بعدی او در ژانر کمدی سیاه و درام با اقتباس از رمانی به همین نام از ولادیمیر ناباکوف نویسندهی روس و با بازی پیتر سلرز داستان دلبستگی نویسندهای میانسال به یک دختر جوان زیبا را بیان می کند که به خاطرش دست به قتل میزند.
دکتر استرنجلاو (۱۹۶۴) یک کمدی سیاه پیرامون جنگ سرد و تهدید هستهای است. این فیلم در ۴ رشته شامل بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد برای پیتر سلرز و بهترین فیلمنامهی اقتباسی نامزد جایزهی اسکار شد و توانست برندهی جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جشنوارهی بفتا شود.
در زندگینامه استنلی کوبریک باید به این نکتهی مهم اشاره کرد که او در سال ۱۹۶۸ فیلم ۲۰۰۱: ادیسه فضایی به نویسندگی خودش و آرتور سی کلارک را بر روی پرده برد. این فیلم علمی تخیلی دربارهی سفر به سیارهی مشتری است.
این فیلم با داستان سفر فضایی دارای محتوایی اسطورهای است. این فیلم سرشار از جلوههای ویژه است که در آن دوران تحولی شگرف و باور نکردنی در عرصهی فیلم سازی بود و تا مدتها از آن به عنوان بهترین جلوههای ویژه یاد می کردند. این فیلم نامزد بهترین کارگردانی و برندهی اسکار بهترین جلوههای ویژه تصویری در سال ۱۹۶۸ شد. این فیلم از سوی منتقدین در جایگاه ششم از ده فیلم برتر تاریخ، قرار گرفته است.
زندگینامه استنلی فیلم پرتقال کوکی (۱۹۷۱) که برگرفته از رمانی کوتاهی به همین نام نوشتهی آنتونی برجس در سال ۱۹۶۲ بود، را ساخت. این فیلم سرشار از تصاویر خشن است و مالکوم مکداول در این فیلم نقش الکس که یک جامعه گریز با رفتار خشونت گرا را بازی می کند.
زندگینامه استنلی تا زمان مرگش از پخش این فیلم در انگلستان به خاطر تقلید جوانان از رفتارهای الکس جلوگیری کرد. کوبریک برای دستیابی به کیفیت فانتزی و خیالی داستان، فیلم را با دوربینهای با لنز فوق عریض در خیابانها و فضای باز فیلمبرداری کرد. این فیلم نامزد جایزهی اسکار بهترین فیلم شد که در همان سال مغلوب فیلم ارتباط فرانسوی ویلیام فریدکین شد.
بری لیندون (۱۹۷۵) فیلم بعدی استنلی کوبریک داستان مردی روستایی در قرن ۱۸ میلادی را بیان می کند که پس از تلاش ناموفق برای ازدواج با دختر عمویش به جنگ می رود و پس از آن با یک بیوهی ثروتمند ازدواج می کند.
استنلی کوبریک در این فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی بهترین فیلمنامهی اقتباسی شد و توانست جایزهی گلدن گلوب و بفتای بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را برای کوبریک در سال ۱۹۷۶ به ارمغان بیاورد. از دیگر نکات قابل توجه در این فیلم این بود که برای نور پردازی تمامی صحنهها از نورهای طبیعی استفاده شده است.
فیلم بعدی او درخشش یا تلالو (۱۹۸۰) فیلمی در سبک ترسناک روانشناسانه با بازی جک نیکلسون، شلی دووال و دنی لوید بود. این فیلم بر اساس داستانی به همین نام از استیون کینگ ساخته شد.
داستان این فیلم دربارهی مرد نویسندهای است که به همراه همسر و فرزندش در هتلی به عنوان سرایدار اقامت می گزیند تا در طول فصل زمستان و در آرامش فضای هتل داستانش را به پایان برد اما دچار اختلالات روانی و عصبی شده و قصد نابودی همسر و فرزندش می کند.
زندگی و آثار استنلی کوبریک
از ویژگیهای ساخت این فیلم برداشتهای زیاد آن بود، به عنوان مثال در یکی از صحنهها ۱۲۷ مرتبه از یک سکانس فیلم برداری شد، ولی به دلیل سختی سکانس فوران خون از آسانسور که هر بار برای آماده شدنش ۹ ساعت طول می کشید فقط سه مرتبه برداشت گرفت.
استنلی کوبریک حس مسئولیت پذیری بالایی در مورد کودکی که در این فیلم بازی می کرد داشت و این کودک به هیچ عنوان نفهمید در یک فیلم ترسناک بازی می کند.
غلاف تمام فلزی (۱۹۸۷)، فیلمی در ژانر جنگی یک موفقیت دیگر برای کوبریک بود. این فیلم نامزد جایزهی اسکار بهترین فیلمنامهی اقتباسی شد. فیلم چشمان کاملا بسته (۱۹۹۹) کوبریک که پس از مرگش اکران شد با بازی تام کروز، سیدنی پولاک و نیکول کیدمن، دربارهی دکتری به نام ویلیام هارفورد است که برای انتقام از حس همسرش به یک ملوان به فکر خیانت میافتد.
او که به یک میهمانی عیاشی خصوصی می رود در حالی که رمز عبور را نمی داند به دردسر میافتد و قصد مجازات آن را دارند. اما یک زن مجازات او را به جان می خرد و دکتر به خانه بر می گردد. فردای آن روز متوجه میشود که …
استنلی کوبریک غالباً منزوی بود و اکثر اوقاتش را در استودیو و یا در دفتر خانهی خود می گذراند و حتی بیشتر درخواستهای مصاحبه را رد می کرد و به ندرت عکس می گرفت. سرانجام او در سال ۱۹۹۹ این دنیا را بدرود گفت.
(منبع: netnevesht)
فهرست ده فیلم برتر از نگاه کوبریک:
مطالب مرتبط
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
درسهای دوستداشتنی3 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب2 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
درسهای دوستداشتنی4 هفته پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…
-
نامههای خواندنی3 هفته پیش
بریدههایی از «نامههای گوستاو فلوبر»