شعر جهان
گورستان ساحلی

[بند اول]
این بام آرامی که کبوتران بر آن راه میروند
در میان کاجها و در میان گورها در تب و تاب است
ظهر عادل در آن آتشها برمیافروزد
دریا، دریایی که همواره آغاز میشود
ای پاداش پس از اندیشه
همچون نگاهی طولانی بر آرامش خدایان
[بند 6]
ای آسمان زیبا، ای آسمان حقیقی
بر من بنگر که دگرگونی میپذیرم!
پس از آن همه غرور و آن همه کاهلیهای شگرف اما پر از نیرو
من خود را بدین فضای درخشان میسپارم
شبح من که مرا با جنبش ظریف خویش رام و آشنا میسازد
بر فراز خانهی اموات در گذر است
[بند 17]
و تو، ای روح بزرگ، آیا امید رویایی را داری
که دیگر این همه به رنگهای دروغین رنگین نشده باشد
این رنگها که در چشمان گوشتین ما موج و طلا جلوه میکند
آیا آنگاه که به بخاری بدل شوی باز هم سرود خواهی خواند؟
دور شو! همه چیز در گریز است
وجود من(چون سبویی گلین) پر از روزن است
شکیب مقدس نیز طعمهی مرگ است
[بند 23]
آری ای دریای عظیم پر هیجان
ای پوست پلنگ همچون بالاپوش جنگیان یونان
هزاران تصویر از خورشید، از روزنهای تو گذر کرده است
ای مار هفت سر زنجیر گسیخته، تو به گوشت آبی رنگ خود میبالی
و دم درخشان خود را، تلاطم و هیاهویی که همپای سکوت است،
به دندان میفشاری
[بند 24]
نسیم میوزد
باید در زیستن کوشید
تندبادی کتابم را میگشاید و فرو میبندد
موج غبار شده، صخرهها را برمیجهاند
ای امواج خیره به پرواز درآیید
ای امواج درهم بپاشید
با آبهای پر نشاط خود این بام آرامی را که در آن
بادبانها به دانه برچیدن رفتهاند در هم مپاشید
……………………………………………………….
مطلب مرتبط:
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
ذن در جان شاعر نوشتۀ احمد شاملو
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
درمان پوچی به سبکِ ژان پل سارتر
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 ماه پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ!
-
تحلیل شعر2 روز پیش
دربارۀ شعر ژاپن و عقل ناب…
-
مولوی خوانی3 ماه پیش
«در هوایت بیقرارم روز و شب» با صدای شهرام ناظری
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
نگاهی به نمایشنامۀ «بانویی از تاکنا» نوشتۀ ماریو بارگاس یوسا
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
«زیباییِ وصلۀ ناجور بودن»: لیدیا یوکناویچ