نویسندگان جهان
ناتانیل هاثورن
ناتانیل هاثورن
هاثورن در شهر سِلیم ایالت ماساچوست امریکا متولد شد. در خانوادهای که یکی از نیاکانش در سال 1692 قاضیالقضات دادگاههای بیآبروی محاکمهی جادوگران بود. خانواده از دیرباز پیرو آیین پاکدینان(پیوریتنها) بود و به جرأت میتوان گفت که در هیچ نویسندهی امریکایی قرن نوزهم به اندازهی هاثورن روحیهی مذهبی و میراث فرهنگی دوران استعماری«نیو انگلند» چنین ریشهدار نیست.
او که از هفت سالگی به لنگی پا دچار شده بود، جوانی خود را با کتاب سپری کرد و به تاریخ آغازین امریکا دلیستگی بسیاری یافت و جز آن ذهن خود را از آثار اسپنسر و بانیان و میلتون لبریز کرد. پس از فارغ التحصیل شدن از کالج بوُدن در سال 1825 به سلیم برگشت و به نوشتن پرداخت؛ ولی خوانندهی ستایشگری پیدا نکرد تا کمی بیش از یک دهد بعد، یعنی سال 1837، که افسانههای بازگفته را منتشر کرد.
هاثورن در سال 1841 به یک تعاونی سوسیالیستی تجربی به نام «بروک فارم» پیوست، ولی چون دید به کار نویسندگیش آسیب میزند آن را ترک گفت.
شهرت هاثورن در سال 1850 با انتشار شاهکارش داغ ننگ تثبیت شد، اثری که نخستین_ و به گمان بسیاری، بزرگترین_ رمان نمادین در ادبیات امریکاست. پس از آن هاثورن خانهی هفت اشکوبه(1851) و رمانس بلایذدیل(1852) و فون مرمرین(1860) را نوشت.
هاثورن نیز مانند پو از خواندن رمانهای گوتیک چیزهایی آموخت و با پشتکار پو به شیوهی خاص خود کوشید فضای چیرهای ایجاد و ابقا کند. اما برخلاف پو هرگز تأثیر واحد، شگفتآور یا شورانگیز، گاهی چه بسا تشنجزا را به عنوان اس اساس هنرش وجههی همت خود قرار نداد. راست اینکه بیشتر داستانهای او از حکایتهایی سرچشمه میگیرند از جاهایی که دیده بود یا رویدادهای عادی و غیر عادی که دربارهشان شنیده یا خوانده بود.
انزوای ناشی از رفتار غریب و بلهوسانهای که به خودویرانگری میکشد، شالودهی همهی آثار بزرگ هاثورن است.
منبع
یک درخت، یک صخره، یک ابر
ناتانیل هاثورن
ترجمه حسن افشار
نشر مرکز
چاپ دهم
صص84-85
خلاصه و تحلیل یک داستان کوتاه از هاثورن را در اینجا بخوانید.
مطالب بیشتر
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
درسهای دوستداشتنی4 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب3 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی
-
درسهای دوستداشتنی1 ماه پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…
-
نامههای خواندنی4 هفته پیش
بریدههایی از «نامههای گوستاو فلوبر»
-
حال خوب1 ماه پیش
مدیتیشن «تعادل هفت چاکرا» همراه با طاهره خورسند