با ما همراه باشید

نویسندگان/ مترجمانِ ایران

شاخص‌ترین نویسنده زن ایران

شاخص‌ترین نویسنده زن ایران
شاخص‌ترین نویسنده زن ایران

شاخص‌ترین نویسنده زن ایران

دکتر مسعود جعفری جزی

اولین نکته‌ای که می‌توان در مورد سیمین دانشور به آن اشاره کرد، این مسأله است که خانم دانشور بی‌هیچ‌ شک و شبهه‌ای شاخص‌ترین نویسنده زن ایرانی است و اگر او نبود شاید بخشی از صدای زنان، چه در داستان‌نویسی و چه در خلق شخصیت‌های زنانی که او در داستان‌هایش آورده، مفقود می‌ماند یا دست کم به تأخیر می‌افتد. شخصیت زری در «سووشون» و هستی در «جزیره سرگردانی» با آنچه تا پیش از او در داستان کسانی مثل هدایت یا بزرگ علوی آمده متفاوت هستند.
در آثار هدایت، زن اصولاً یا بیمار است یا اثیری و آسمانی و در آثار کسی مثل بزرگ علوی نیز، زن در وضعیتی رمانتیک قرار می‌گیرد. در آثار دانشور اما شخصیت‌هایی که او خلق می‌کرد زنانی واقعی بودند که می‌خواستند خود را به رشد و تکامل برسانند و در جامعه مردسالار، این مسأله برای این شخصیت و حتی شخصیت خود دانشور نکته‌ای بود که آنها را به‌عنوان یک انسان مستقل در جامعه داستان و جامعه بیرونی نمایندگی می‌کرد. پس بی‌دلیل نیست که دانشور را شاخص‌ترین چهره زن در ادبیات داستان بدانیم و او را معرف صدای زنان در این حوزه خطاب کنیم.
از طرف دیگر وقتی به آثار خود او دقت کنیم می‌بینیم که «سووشون» او با فاصله‌ای بسیار زیاد از آثار دیگرش قرار می‌گیرند و این به لحاظ ارزش‌های ادبی این رمان و البته قرار گرفتن و منتشر شدن آن در یک برهه تاریخی مشخص است که می‌توان گفت او با آنچه در این رمان در انتهای دهه چهل روایت کرده، با شهادت شخصیتی مثل یوسف، انقلاب پیش رو را پیش‌بینی کرده است.
این رمان در اوج خلاقیت و پختگی نوشته شده و باعث شد تا سووشون و دانشور یک جایگاه تاریخی و ادبی بلندبالا پیدا کنند و بحق هم به این مرتبه رسیدند. زمانی که سووشون منتشر شد به تیراژی خیره‌کننده رسید که تا آن دوران چنین تیراژ و استقبالی تقریباً بی‌نظیر به نظر می‌رسد؛ البته بعد از «سووشون» باید «جزیزه سرگردانی» را هم یکی از آثار شاخص او به حساب آورد و استقبال از این کتاب هم بسیار قابل تأمل است. این کتاب به چاپ هشتاد هزارنسخه‌ای در اولین نوبت انتشار خود رسید و این نکته نشان می‌دهد که «جزیزه سرگردانی» نیز در آثار او بسیار شاخص است.
شاخص‌ترین نویسنده زن ایران
به هر روی، او نه تنها در دوران خود مثمرثمر و وسیع‌کننده ظرفیت‌های ادبیات داستانی بود بلکه بعد از او نیز زنان دیگری که پا به این حوزه گذاشتند راه او را پی گرفتند و از میان آنها می‌توان به نویسندگان بسیاری اشاره کرد که سیمین دانشور راه را برای ورود آنها، برای نوشتن از زنان واقعی و دغدغه‌هایشان گشود.
نکته‌ای که در انتها باید به آن پرداخت زندگی اجتماعی و شخصی او بود که بسیار حایز اهمیت است و گویای زوایای مهمی از زندگی دو نویسنده و روشنفکر آن زمان است که تأثیر شگرفی بر یکدیگر و البته بر جامعه خود داشتند. سیمین و جلال دو قطب کاملاً متفاوت به لحاظ روانشناختی بودند و شاید همین مسأله آنها را به هم نزدیک کرده بود.
سیمین زنی بود درونگرا، آرام و شهودی و جلال مردی برونگرا، اجتماعی، ستیزه‌رو و پرخاشگر. آنها کامل‌کننده هم بودند و خود جلال هم جایی می‌گوید که پیش از ازدواج به‌دنبال یک پایگاه عاطفی بوده و پس از ازدواج با سیمین این پایگاه را به دست‌ آورده و سیمین تبدیل می‌شود به اولین کسی که شنونده و خواننده آثار آل‌احمد است. سیمین هم البته از میراث روشنفکری جلال بهره‌های بسیار برد و نهایتاً آنها در کنار هم به این جایگاه رسیدند.

(منبع:tnews)
مطالب بیشتر

برترین‌ها