Categories: سهراب سپهری

دو سروده از «سهراب سپهری»

دو سروده از «سهراب سپهری»

و پیامی در راه

روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد

در رگ‌ها نور خواهم ریخت

و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب!

سیب آوردم، سیب سرخ خورشید.

خواهم آمد، گل یاسی به گدا خواهم داد

زن زیبای جذامی را گوشواری دیگر خواهم بخشید

کور را خواهم گفت: چه تماشا دارد باغ!

دوره‌گردی خواهم شد کوچه‌ها را خواهم گشت

جار خواهم زد: آی شبنم، شبنم، شبنم

رهگذاری خواهد گفت: راستی را شب تاریکی است

کهکشانی خواهم دادش

روی پل دخترکی بی‌پاست، دب اکبر را بر گردن او خواهم آویخت

هرچه دشنام از لب‌ها برخواهم چید

هرچه دیوار از جا خواهم برکند

رهزنان را خواهم گفت: کاروانی آمد بارش لبخند!

ابر را پاره خواهم کرد

من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید، دل‌ها را با عشق

سایه‌ها را با آب، شاخه‌ها را با باد

و بهم خواهم پیوست خواب کودک را با زمزمه‌ی زنجره‌ها

بادبادک‌ها به هوا خواهم برد

گلدان‌ها آب خواهم داد

خواهم آمد، پیش اسبان، گاوان، علف سبز نوازش خواهم ریخت

مادیانی تشنه سطل شبنم را خواهم آورد

خر فرتوتی در راه من مگس‌هایش را خواهم زد

خواهم آمد سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت

پای هر پنجره‌ای شعری خواهم خواند

هر کلاغی را کاجی خواهم داد

مار را خواهم گفت: چه شکوهی دارد غوک!

آشتی خواهم داد

آشنا خواهم کرد

راه خواهم رفت

نور خواهم خورد

دوست خواهم داشت

صص210-211

از آب ها به بعد

روزی که

دانش لب آب زندگی می‌کرد،

انسان در تنبلی لطیف یک مرتفع

با فلسفه‌های لاجوردی خوش بود

در سمت پرنده فکر می‌کرد.

با نبض درخت، نبض او می‌زد.

مغلوب شرایط شقایق بود.

مفهوم درشت شط

در قعر کلام او تلاطم داشت.

انسان در متن عناصر می‌خوابید.

نزدیک طلوع ترس، بیدار می‌شد

اما گاهی آواز غریب رشد

در مفصل ترد لذت

می‌پیچید

زانوی عروج خاکی می‌شد

آن وقت انگشت تکامل

در هندسه‌ی دقیق اندوه

تنها می‌ماند.

صص 261-262

 

منبع

هشت کتاب

سهراب سپهری

نشر آتیسا

مجموعه‌ی ما هیچ ما نگاه

چاپ اول

دو سروده از «سهراب سپهری»

مطالب مرتبط

  1. قضاوت درباره‌ی سهراب سپهری: دکتر سیروس شمیسا
  2. یادداشتی بر شعر مسافر: دکتر سیروس شمیسا
  3. شعر صدای پای آب
  4. شعر مسافر
  5. اتاق آبی نوشتۀ سهراب سپهری
  6. در خیابان‌های سرد شب
  7. آخر شاهنامه
  8. سرچشمه
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

22 ساعت ago

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

3 روز ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

6 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

1 هفته ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

2 هفته ago