من آبِ دریاها را میفروشم آقا…
(شعر لورکا/ صدا: محمد عارفیفر)
دریا خندید در دور دست
دندانهایش کف و لبهایش آسمان
– تو چه میفروشی دختر غمگین سینه عریان؟
– من آب دریاها را میفروشم آقا!
– پسر سیاه قاطی خونت چه داری؟
– آب دریاها را دارم آقا!
– این اشکهای شور از کجا می آید مادر؟
– آب دریاها را من گریه میکنم آقا!
دل من و این تلخی بینهایت
سرچشمهاش کجاست؟
آب دریاها سخت تلخ است آقا!
دریا خندید در دور دست
دندانهایش کف و لبهایش آسمان
منبع echolalia
مطالب بیشتر
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاد آیدا گلنسایی: کمونیسم…
«رازهای سطح» مستندی جذاب دربارۀ مریم میرزاخانی مریم میرزاخانی ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۵۶ متولد شد.…
پنج دلیل که ادبیات ایران در جهان جدی گرفته نمیشود آیدا گلنسایی: بسیاری از آثار…