شعر جهان

من آبِ دریاها را می‌فروشم آقا…

من آبِ دریاها را می‌فروشم آقا…

(شعر لورکا/ صدا: محمد عارفی‌فر)

دریا خندید در دور دست
دندان‌هایش کف و لب‌هایش آسمان
– تو چه می‌فروشی دختر غمگین سینه عریان؟
– من آب دریاها را می‌فروشم آقا!
– پسر سیاه قاطی خونت چه داری؟
– آب دریاها را دارم آقا!
– این اشک‌های شور از کجا می آید مادر؟
– آب دریاها را من گریه می‌کنم آقا!
دل من و این تلخی بی‌نهایت
سرچشمه‌اش کجاست؟
آب دریاها سخت تلخ است آقا!
دریا خندید در دور دست
دندان‌هایش کف و لب‌هایش آسمان

منبع echolalia

مطالب بیشتر

  1. چند سروده از فدریکو گارسیا لورکا
  2. چند سروده از لکساندر پوشکین
  3. چند سروده از ناظم حکمت
  4. سروده‌هایی از فردریش هلدرلین
  5. سروده‌هایی از فرناندو په‌سوا
  6. سروده‌هایی از برتولت برشت
  7. سروده‌هایی از مارینا تسوِ تایوا
  8. چیدن سپیده دم مارگوت بیکل
  9. عاشقانه‌هایی از نزار قبانی
  10. سروده‌هایی از نازک الملائکه
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

اجرای تازۀ Time شاهکار هانس زیمر (Hans Florian Zimmer)

Time شاهکار هانس زیمر (موسیقی فیلم INCEPTION )

4 روز ago

نگاهی به کتاب «قرن من» نوشتۀ گونتر گراس

نگاهی به کتاب «قرن من» نوشتۀ گونتر گراس مایکل هنری هیم/ ترجمه: فاطمه رحمانی  کتاب…

6 روز ago

یک عاشقانۀ آرام از یوهان پاخلبل (Johann Pachelbel)

یک عاشقانۀ آرام از یوهان پاخلبل

1 هفته ago

کتاب یعنی گفت‌وگو نوشتۀ محمدمنصور هاشمی

کتاب یعنی گفت‌وگو نوشتۀ محمدمنصور هاشمی گاهی جملاتی را که به طور معمول می‌گوییم و…

1 هفته ago

چرا سورن کیرکگورِ عاشق، قید ازدواج با رگینه را زد؟

چرا سورن کیرکگورِ عاشق قید ازدواج با رگینه را زد؟ رِی مانک، نیواستیتسمن — ویتگنشتاین زمانی به…

2 هفته ago