احمد شاملو

مرثیۀ احمد شاملو برای فروغ فرخزاد

مرثیۀ احمد شاملو برای فروغ فرخزاد

3 ماه ago

شعبده‌بازان لبخند در شب‌کلاهِ درد…

شعبده‌بازان لبخند در شب‌کلاهِ درد...

6 ماه ago

دستانت آشتی است…

 دستانت آشتی است...  

6 ماه ago

عشق عشق می‌آفریند…

عشق عشق می‌آفریند...

6 ماه ago

تو خوبی و این همه اعتراف‌هاست…

تو خوبی و این همه اعتراف‌هاست...

9 ماه ago

اما برای آن زمستان‌ها که گذشت نامی نیست…

اما برای آن زمستان‌ها که گذشت نامی نیست...

9 ماه ago

فریادی شو تا باران وگرنه مرداران

فریادی شو تا باران وگرنه مرداران

10 ماه ago

آمد شبی برهنه‌ام از در چو روح آب…

  ماهی   من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلبِ من اینگونه گرم و سُرخ:     احساس می‌کنم در بدترین…

11 ماه ago

و سپیده‌دم با دست‌هایت بیدار می‌شود…

و سپیده‌دم با دست‌هایت بیدار می‌شود...  

12 ماه ago

اگر از شور و حرارت و احساسات سرکش دوری کنی…

به آرامی آغاز به مردن می‌کنی اگر از شور و حرارت و احساسات سرکش دوری کنی...  به آرامی آغاز به…

1 سال ago

بهاری دیگر آمده است آری؛ اما برای آن زمستان‌ها که گذشت نامی نیست…

بهاری دیگر آمده است آری؛ اما برای آن زمستان‌ها که گذشت نامی نیست...

1 سال ago