آشنایی با اسپینوزا
از مدتها پیش رسم بر این بوده که فلسفۀ غرب را در سدههای هفدهم و هجدهم به دو مکتب مخالف تقسیم کنند_مکتب اصالت تجربه در انگلستان و مکتب اصالت عقل در برّ اروپا_ و لاک و بارکلی و هیوم را بزرگترین تجربیان بشناسند و دکارت و اسپینوزا و لایبنیتس را بزرگترین عقلیان. مهمترین مسأله از بسیاری مسائل مورد اختلاف بین آنان این بود که عقلیان معتقد بودند آدمیزاد فقط با استفاده از ذهنش_ یعنی با تفکر، با عقل محض_ قادر به کسب شناختهای مهم دربارۀ عالم هستی است.
تجربیان منکر این موضوع بودند و اصرار داشتند که تجربه همیشه یکی از عناصر ضروری است و هر شناخت ما از آنچه واقعاً وجود دارد، لزوماً باید دست آخر به نحوی از انحا از تجربه منشأ بگیرد. از این گذشته، همچنین از قدیم نظر بر این بوده است که این دو مکتب مخالف عاقبت در اواخر قرن هجدهم به سوی هم آمدند و در فلسفۀ ایمانوئل کانت با هم جمع شدند.
اسپینوزا در 1632 در آمستردام به دنیا آمد. خانوادهاش یهودیانی اهل پرتغال بودند که بعد از دورۀ تفتیش عقاید در اسپانیا، در جستجوی آزادی دینی به هلند آمده بودند. اسپینوزا با اینکه در جامعۀ یهودی بستهای بزرگ شده بود و درس خوانده بود، در مقابل سنتپرستی دینی طغیان کرد و در بیست و چهارسالگی مراجع یهودی تکفیرش کردند.
ولی خوشبختانه چون هم بر حسب خلق و خو و هم به حکم اوضاع و احوال، متمایل به تنهایی بود، برای اینکه به کارش برسد در زندگی انزوا اختیار کرد و حتی پیشنهاد دانشگاه هایدلبرگ را برای احراز مقام استادی در آنجا رد کرد و با تراشیدن عدسی برای عینک و میروسکپ و تلسکوپ روزگار میگذرانید. عقیده بر این است که این پیشه و استنشاق روزانۀ گرد شیشه سرانجام بیماری ریوی او را تشدید کرد و به مرگش در سن چهل و چهار سالگی انجامید. به تصدیق همه، شاهکار او کتابی است به نام اخلاق که در واقع راجع به سراسر فلسفه بحث میکند و در 1677 سال مرگ نویسنده، منتها پس از فوت او، منتشر شد.
کتاب دارای این ویژگی جالب توجه است که مستقیماً به سبک هندسۀ اقلیدس نوشته شده، یعنی از چند اصل متعارفی و مفهوم اولیه شروع میکند و از طریق منطق قیاسی، به اثبات سلسلهای دراز از قضایای پیاپی میپردازد که همه شمارهگذاری شدهاند و مجموعاً نقشۀ پی کل عالم هستی را تشکیل میدهند. این کتاب را اغلب بالاترین نمونۀ یک نظام فلسفی خودبسنده و فی نفسه میدانند که هدفش تبیین همه چیز است.
منبع
فلاسفۀ بزرگ
آشنایی با فلسفۀ غرب
نوشتۀ براین مگی
ترجمۀ عزت الله فولادوند
نشر خوارزمی
صص157-158
آشنایی با اسپینوزا
مطالب بیشتر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…