دارالمجانین سید محمدعلی جمالزاده در دیباچهٔ دارالمجانین مینویسد، توی دکان میرزا محمود کتابفروش نشسته بود که پیرزنی تعدادی کتاب برای…
همنوایی شبانه ارکستر چوبها همنوایی شبانه ارکستر چوبها بىشک بهترین رمان و نوشته ایرانى در بیست سال اخیر است. رضا قاسمى…
نقدی بر نقدِ مردگان باغ سبز بایرامی در این نوشته بر آنم که مردگانِ باغِ سبز را به عنوانِ گامی…
بخشهایی از داستان «مردن که جرم نیست»/مظفری ساوجی نرگس از آینه میترسد. فوبیای آینه دارد. برای همین ما هیچ آینهای…
آیا مادرم زنده است؟ شاید الان که من مشغول نوشتن هستم او در میدان یک شهر دوردست هند، جلو…
سطرهایی درخشان از رمان بزرگ سووشون/ بخش 2 آدمیزاد چیست؟ یک امید کوچک، یک واقعۀ خوش، چه زود میتواند…
سطرهایی درخشان از رمان سووشون اثر سیمین دانشور بعضی آدمها عین گل نایاب هستند، دیگران به جلوهشان حسد میبرند. خیال…
مرد به ماهیها نگاه میکرد. ماهیها پشت شیشه آرام و آویزان بودند. پشت شیشه برایشان از تخته سنگها آبگیری…
کتاب حاضر، «شهری چون بهشت»، اولین بار در دیماه 1340 چاپ شد و منتشر گردید. چاپ دومش در سال 1354…
ندارد _نیازعلی ندارد. _حاضر. اول بار که دیدمش کنار ناودان مدرسه نشسته بود. سرفهاش گرفت. تک سرفهها به سختی تکانش…