شعر جهان

خوشحالم

  خوشحالم خوشحالم سبب آزار تو نیستم شادم که تو آزارم نمی‌دهی زمین سنگین، از زیر پاهای من به جایی…

6 سال ago

دختری است وطنم

دختری است وطنم نمی‌توانم تاریخی را دوست بدارم که تنها بوی پیکر و گیسوی سوخته‌ی زن از آن بیاید. نمی‌توانم…

6 سال ago

گورستان ساحلی

  [بند اول] این بام آرامی که کبوتران بر آن راه می‌روند در میان کاج‌ها و در میان گورها در…

6 سال ago

«سرزمین بی حاصل» از تی.اس. الیوت

1- خاکسپاری مرده آوریل بی‌رحم‌ترین ماه است که می‌رویاند از خاک بی‌جان یاس‌ها را باهم می‌آمیزد خاطره‌ها و هوس را…

6 سال ago

در ستایش فراموشی

در ستایش فراموشی چه خوبست فراموشی! گر جز این بود، پسر چگونه باید دل می‌کند از مادری که شیرش داده؟…

6 سال ago

افکاری که در خیابان شلوغ به سراغم می‌آیند

افکاری که در خیابان شلوغ به سراغم می‌آیند   چهره‌ها. میلیاردها چهره بر گستره‌ی زمین. هریک متفاوت از چهره‌هایی که…

6 سال ago

مسیح پس از مصلوب شدن

  مسیح پس از مصلوب شدن زان پس که به پایینم آوردند بادها را شنیدم که در ناله‌ای درازآهنگ نخل‌ها…

6 سال ago

گل‌ها

گل‌ها سبدهایی از گل می‌بینم میان هر نیمخواب و بیداری بر هر دسته گلی نام آورنده بر کارت نوشته است…

6 سال ago

بلقیسِ نزار قبانی با ترجمه دکتر نسرین شکیبی ممتاز

بلقیسِ نزار قبانی با صدای دکتر نسرین شکیبی ممتاز (بیشتر…)

6 سال ago

«با هر خداحافظی می‌آموزی» شعری از خورخه لوییس بورخس

«با هر خداحافظی می‌آموزی» شعری از خورخه لوییس بورخس  کم‌کم تفاوت ظریف میان نگه‌داشتن یک دست و زنجیر کردن یک…

6 سال ago