باید فرصتی پیدا کنم یک بار دیگر شعرهایش را بخوانم، شاید نظرم دربارۀ کارهایش تغییر پیدا کند. یعنی شاید بازخوانیاش بتواند آن عرفانی را که در شرایط اجتماعی سالهای پس از کودتای سی و دو در نظرم نامربوط جلوه میکرد امروز به صورتی توجیه کند. سر آدمهای بیگناه را لب جوب میبرند و من دو قدم پائین تر بایستم و توصیه کنم که : «آب را گِل نکنید!» تصورم این بود که یکیمان از مرحله پرت بودیم… آن شعرها گاهی بیش از حد زیباست، فوقالعاده است… دست کم برای من فقط زیبایی کافی نیست، چه کنم. اختلاف ما در موضوع کاربرد شعر است. شاید گناه از من است که ترجیح میدهم شعر شیپور باشد نه لالایی. یعنی بیدارکننده باشد نه خوابآور…
…در صورتیکه آنارشیسم انسانیترین آرمانی است که دو هزار و پانصد سال پیش برای آسایش انسانها و رسیدن به کمال مطلوب عرضه شد. هر شاعر آرمانگرا در نهایت امر یک آنارشیست تام و تمام است. اشکال سهراب در همین است که ذاتا آنارشیست نیست و در نتیجه دارویی که تجویز میکند مسکّن است نه معالج… در شاعر بودن سهراب که بحثی نداریم، بحث در آنارشیست نبودنش است.
_دربارۀ فرم کارهایش چه میگویید؟
از این جهت او را در ردیف فروغ میگذارم. آن سنگینی و تقیّد به وزنی که در کار اخوان هست و کارش را از شعر دور میکند و به حیطۀ قدرت ادبی میکشد در کار این دو نیست.
منبع
راهنمای ادبیات معاصر
دکتر سیروس شمیسا
نشر میترا
صص 382-383
(به نقل از دربارۀ هنر و ادبیات، گفت و شنودی با احمد شاملو، به کوشش ناصر حریری، بابل چاپ سوم، تابستان 1373)
مطالب مرتبط
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…