«چه بیتابانه میخواهمت» شعر و صدای احمد شاملو
چه بیتابانه میخواهمت
ای دوریات آزمون تلخ زنده به گوری!
چه بیتابانه تو را طلب میکنم!
بر پشت سمندی
گویی
نوزین
که قرارش نیست
و فاصله
تجربهیی بیهوده است
بوی پیرهنت،
اینجا
و اکنون
کوهها در فاصله
سردند
دست
در کوچه و بستر
حضورِ مأنوسِ دستِ تو را میجوید،
و به راه اندیشیدن
یأس را
رج میزند
بینجوای انگشتانت
فقط
و جهان از هر سلامی خالیست
«چه بیتابانه میخواهمت» شعر و صدای احمد شاملو
بریدهای از کتاب «هوش هیجانی» نوشتۀ دنیل گلمن با توجه به نحوهی برخورد متفاوت زنها…
فریدریش روزِن آلمانی و کتابی دربارۀ خیام «فریدریش روزِن»، سیاستمدار و خاورشناس آلمانی و نویسندۀ…
رمان «به سوی آزادی» کازانتزاکیس و چند درس برای زندگی آیدا گلنسایی: تسئوس، پادشاه آتن، به…