موسیقی بی کلام

چراغی در دست، چراغی در دل‌ام…

چراغی در دست، چراغی در دل‌ام…

چراغی به دست‌ام چراغی در برابرم.
من به جنگِ سیاهی می‌روم.

گه‌واره‌های خسته‌گی
از کشاکشِ رفت‌وآمدها
بازایستاده‌اند،
و خورشیدی از اعماق
کهکشان‌های خاکستر شده را روشن می‌کند.

فریادهای عاصیِ آذرخش ــ
هنگامی که تگرگ
در بطنِ بی‌قرارِ ابر
نطفه می‌بندد.
و دردِ خاموش‌وارِ تاک ــ
هنگامی که غوره‌ی خُرد
در انتهای شاخ‌سارِ طولانیِ پیچ‌پیچ جوانه می‌زند.
فریادِ من همه گریزِ از درد بود
چرا که من در وحشت‌انگیزترینِ شب‌ها آفتاب را به دعایی نومیدوار طلب می‌کرده‌ام

تو از خورشیدها آمده‌ای از سپیده‌دم‌ها آمده‌ای
تو از آینه‌ها و ابریشم‌ها آمده‌ای.

در خلئی که نه خدا بود و نه آتش، نگاه و اعتمادِ تو را به دعایی نومیدوار طلب کرده بودم.

جریانی جدی
در فاصله‌ی دو مرگ
در تهیِ میانِ دو تنهایی ــ
[نگاه و اعتمادِ تو بدین‌گونه است!]

شادیِ تو بی‌رحم است و بزرگ‌وار
نفس‌ات در دست‌های خالیِ من ترانه و سبزی‌ست

من
برمی‌خیزم!

چراغی در دست، چراغی در دل‌ام.
زنگارِ روح‌ام را صیقل می‌زنم.
آینه‌یی برابرِ آینه‌ات می‌گذارم
تا با تو
ابدیتی بسازم

منبع

باغ آینه
احمد شاملو
نشر نگاه

آینه‌یی برابرِ آینه‌ات می‌گذارم
تا با تو
ابدیتی بسازم

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

بریده‌ای از رمان «الیزابت فینچ» نوشتۀ جولین بارنز

بریده‌ای از رمان «الیزابت فینچ» نوشتۀ جولین بارنز ‌من شجاع نیستم. تصمیم‌های مهم زندگی‌ام را…

4 روز ago

سعاد الصباح: من می‌نویسم پس سنگباران می‌شوم!

سعاد الصباح: من می‌نویسم پس سنگباران می‌شوم! یدالله گودرزی: «سعاد الصباح یکی از شاعران و…

4 روز ago

هان کانگ و نثر شاعرانه‌ای که با آن به آسیب‌های تاریخی می‌پردازد

هان کانگ و نثر شاعرانه‌ای که با آن به آسیب‌های تاریخی می‌پردازد آکادمی نوبل ادبیات…

6 روز ago

نگاهی به کتاب «قدرتِ سکوت» نوشتۀ سوزان کین

نگاهی به کتاب «قدرتِ سکوت» نوشتۀ سوزان کین

1 هفته ago

چرا سیمین زنِ جلال شد؟

چرا سیمین زنِ جلال شد؟ [ناصر حریری:] شما در بیست و‌ هشت سالگی دکترای خودتان…

2 هفته ago

تو شگفت، تو رها و برازندۀ خاک…

تو شگفت، تو رها و برازندۀ خاک...

2 هفته ago