تحلیل شعر

نظر ایران درّودی دربارۀ شعر احمد شاملو

نظر ایران درّودی دربارۀ شعر احمد شاملو

برای سخن گفتن از شعر شاملو باید قبل از هر نکته‌ای به این موضوع اشاره کنم که برای منِ نقاش، شعر شاملو مملوّ از رنگ و دارای فضای لایتناهی است؛ تا جایی که عنصر رنگ و فضا با شعر هم‌زبان شده و فرم شعر او را می‌سازد، تا تخیل را به واقعیت مبدل کند و غیرممکن را به ممکن. درواقع، این نگاه انتزاعی شاعر، زیربنای شعر او را می‌سازد؛ زیربنایی برخاسته از تخیل محض و آراسته به واژه‌های متبلور و شفاف که من آن را به نوعی نگاه انتزاعی شاعر تعبیر می‌کنم و این مسئله در نقاشی نکتۀ بسیار مهمی است. به عبارتی شعر شاملو، شعرِ «بی‌مرزی» و «بی‌مکانی» می‌شود؛ مگر نه این است که نمی‌توان حدس زد که آیا او از تخیل به واقعیت می‌رسد یا این ذهن خلاق شاعر است که از واقعیت، واقعیت دیگری می‌سازد و این هیچ نیست مگر شعر در مفهوم مطلقش؛ به همان‌گونه که می‌گوید:

 آینه‌ای برابرِ آینه‌ات می‌گذارم

تا با تو

ابدیتی بسازم.

این تصویر فوق تصور انسان و در عین حال واقعیت محض است. تصویری که به سادگی حاصل نمی‌شود و در پس آن، سال‌ها تجربه و تعمق نهفته است. نکتۀ بسیار مهم دیگر این است که شعر این شاعر تناقض نابی است که نه تنها در شعر او بلکه در زندگی شاعر نیز نمود عینی پیدا می‌کند: کوبنده و در عین حال شکننده و ظریف، مقتدر و سلطه طلب و در عین حال فروتن و افتاده. 

… با شعر او بارها به بی‌نهایت پیوسته‌ام و به درک معنای اندیشۀ متبلور جوشان رسیده‌ام. اشعار او در ذهنم تصویری از شاعر می‌سازد که با کول‌باری از آینه‌ها، خنجر و آه و آهن و آهک و دود همچون «قدیسان» با تندر از آسمان نازل می‌شود و لحظه‌ای با به حرکت درآوردن آینه‌ها در فضا، زمان را از حرکت بازمی‌دارد. سپس از تابش نور به آینه‌ها و لبۀ تیز خنجر، واژه‌های شگفت همچون دانه‌هایی از جواهر و بلور در آسمان ظاهر می‌شوند و شروع به بارش می‌کنند. حس ژرف از توهم و روشنایی، حسی در حد فاصل مرگ و زندگی همراه با دود، فضا را دربرمی‌گیرد. برای من، شاملو کیمیاگر واژه‌هاست و شاید باید می‌گفتم کیمیاگر تصاویر.

… کار من تفسیر و تحلیل شعر نیست. من با حِسم به سراغ شعر می‌روم. حِسم تربیت‌شده است. شعر شاملو بُعد و رنگ دارد. هارمونی در شعر شاملو به عظمت می‌رسد؛ گویی در عین ایجاز، شعر او خلاصۀ خود اوست.

 منبع

من بامدادم سرانجام

مجموعۀ مقالات دربارۀ احمد شاملو

نشر نو

نظر ایران درّودی دربارۀ شعر احمد شاملو

 

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

15 ساعت ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

4 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

5 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

7 روز ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

1 هفته ago

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آب‌هایِ اعماق

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آب‌هایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…

2 هفته ago