دنیای خوشرنگِ قارچ‌‌ها

دیدن این قارچ‌های دلربا کار آدم را به آنجا می‌کشاند که از شعرهای «سهراب سپهری» سر دربیاورد.

 

 

 

هم سطر، هم سپید

صبح است.

گنجشک محض می‌خواند.

پاییز، روی وحدت دیوار

اوراق می‌شود.

رفتار آفتاب مفرح

حجم فساد را از خواب می‌پراند:

یک سیب در فرصت مشبک زنبیل

می‌پوسد.

حسی شبیه غربت اشیا

از روی پلک می‌گذرد.

بین درخت و ثانیه‌ی سبز

تکرار لاجورد

با حسرت کلام می‌آویزد.

اما ای حرمت سپیدی کاغذ!

نبض حروف ما

در غیبت مرکب مشاق می‌زند

در ذهن حال، جاذبه‌ی شکل

از دست می‌رود.

باید کتاب را بست

باید بلند شد

در امتداد وقت قدم زد

گل را نگاه کرد

ابهام را شنید

باید دوید تا ته بودن

باید به بوی خاک فنا رفت

باید به ملتقای درخت و خدا رسید

باید نشست

نزدیک انبساط

جایی میان بیخودی و کشف

 

منبع

هشت کتاب

سهراب سپهری

مجموعه ما هیچ، ما نگاه

صص 264-263

 

مطالب مرتبط

  1. گل اسکلتون
  2. دریاچه‌ی صورتی هیلیر در استرالیا
  3. شبدر زینتی
  4. مسافر از سهراب
  5. صدای پای آب
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

اجرای تازۀ Time شاهکار هانس زیمر (Hans Florian Zimmer)

Time شاهکار هانس زیمر (موسیقی فیلم INCEPTION )

3 روز ago

نگاهی به کتاب «قرن من» نوشتۀ گونتر گراس

نگاهی به کتاب «قرن من» نوشتۀ گونتر گراس مایکل هنری هیم/ ترجمه: فاطمه رحمانی  کتاب…

6 روز ago

یک عاشقانۀ آرام از یوهان پاخلبل (Johann Pachelbel)

یک عاشقانۀ آرام از یوهان پاخلبل

1 هفته ago

کتاب یعنی گفت‌وگو نوشتۀ محمدمنصور هاشمی

کتاب یعنی گفت‌وگو نوشتۀ محمدمنصور هاشمی گاهی جملاتی را که به طور معمول می‌گوییم و…

1 هفته ago

چرا سورن کیرکگورِ عاشق، قید ازدواج با رگینه را زد؟

چرا سورن کیرکگورِ عاشق قید ازدواج با رگینه را زد؟ رِی مانک، نیواستیتسمن — ویتگنشتاین زمانی به…

2 هفته ago