نقاش خود را وجودی در درون خود نمیپندارد. وی خود را بازتاب تصاویر ذهنی و نمودهایی میداند که در نقاشیهایش میگنجاید و در تصویر نقاشیهای خود زندگی میکند؛ ولی یک نویسنده، یک نویسندهی جدی خود را در درون خویش تصور میکند، او به هیچوجه در بازتاب کتابهایش زندگی نمیکند. برای اینکه بنویسد باید پیش از هرچیز درون خویش وجود داشته باشد. اما، برای یک نقاش برای این که قادر باشد نقاشی کند، نقاشی باید از پیش تحقق یابد. بنابراین خودبینی یک نقاش به هیچوجه همچون خودبینی یک نویسنده نیست. به همین علت پیکاسو، مردی که خود را تنها در نقاشی بیان میکرد، فقط نویسندگان را به دوستی برمیگزید.
پابلو پیکاسو
مطالب مرتبط
فریدریش روزِن آلمانی و کتابی دربارۀ خیام «فریدریش روزِن»، سیاستمدار و خاورشناس آلمانی و نویسندۀ…
رمان «به سوی آزادی» کازانتزاکیس و چند درس برای زندگی آیدا گلنسایی: تسئوس، پادشاه آتن، به…
ذن در جان شاعر نوشتۀ احمد شاملو ذِن شاعر چگونه ذِنی است؟ ذنِ جانِ هایکوُسرا…