ای صبح سرد دی ماهی؛ شعر و صدا: وحید عیدگاه طرقبهای
چاه
ای صبح سرد دی ماهی، ای صبح سرد دی ماهی
از جان من چه میخواهی، از جان من چه میخواهی
باید دوباره برخیزم، خمیازهای برانگیزم
باید به سوی آیینه، آهی دگر کنم راهی
راهی شوم بفرسایم، در راهگذار هرروزه
همچون مداد بیرنگی، بر روی کاغذ کاهی
شهری به سان گودالی، تاریک و ژرف و دامنگیر
هرکس به گرد او گردان، همچون کبوتر چاهی
با مردمان تنهایش، با مردها و زنهایش
بیاعتنا و بیگانه، مانند تُنگ با ماهی
جایی که بر سر هر راه، با دیدگان یاریخواه
آدم بزرگ غمگینیست، چون کودکی سرِ راهی
هر چارراه و میدانش، جایی برای سرگیجه
هر کوچه و خیابانش، بیراههای به گمراهی
یک شهر رنگورورفته، با اخمهای تورفته
چون چهرهای فرورفته، از زور تهمتی واهی
انبوه مردها زنها، در کوچهها و برزنها
دیدارهایشان اشکی، پیغامهایشان آهی
چون چترهای نگشوده، در انتظار فرسوده
حسرتبهجانِ یک قطره، از بارشی هرازگاهی
هر شب خمیدهتر از پیش، رو سوی خانه آورده
چون روزهای پاییزی، آورده رو به کوتاهی
آیینههای افسرده، از آههای تکراری
چون جویهای یخبسته، در صبح سرد دی ماهی
اینک من و تو و این شهر، خاکش تباه و آبش زهر
با این هوا که افزودست، هر لحظه بر نفسکاهی
این چرخِ چاه خشکیده، گردون بخت و اقبال است
اکنون بیا بگردانش، از هر طرف که میخواهی
منبع
من هم یکی از شمایم
وحید عیدگاه طرقبهای
نشر مروارید
صص76_77
ای صبح سرد دی ماهی؛ شعر و صدا: وحید عیدگاه طرقبهای
مطالب بیشتر
1. کهن دیارا؛ مجموعه نقدهایی بر اشعار نادر نادرپور
2. قیصر امین پور به روایت شاگردانش
3. حتی اگر نباشی میآفرینمت؛ شعرخوانی قیصر امینپور
4. قیصر امینپور شاعری که عشق مجسم بود
6. یادی از مظاهر مصفا و سرودههایی از او
7. مرور خاطرات شاعرِ یا مرگ یا مصدق: مظاهر مصفا
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…