نوبل‌خوانی

نگاهی به رمان فرزند پنجم اثر دوریس لسینگ

نگاهی به رمان فرزند پنجم اثر دوریس لسینگ

دوریس می لسینگ، نویسنده‌ی انگلیسی و برنده جایزه‌ی ادبیات نوبل در سال ۲۰۰۷ میلادی است. او یازدهمین زن برنده جایزه نوبل ادبیات ومسن‌ترین برنده‌ی این جایزه بوده است. ادبیات داستانی لسینگ، به طورکلی به سه دوره تقسیم می‌شود: تم کمونیستی؛ به زمانی مربوط می‌شود که او به شکل رادیکال درباره‌ی مباحث اجتماعی نوشته است. لسینگ پس از سرکوب قیام مردم مجارستان به‌ وسیله‌ی ارتش سرخ در سال ۱۹۵۶ ضدکمونیست شد.تم روانشناسانه؛ و پس از آن تم صوفیانه.
در ادامه‌ی نشست‌های نوبل‌خوانی در مرکز فرهنگی شهر کتاب، نوبل‌خوانی با لسینگ، با محوریت رمان فرزند پنجم، در آخرین یکشنبه‌ی شهریور ماه برگزار شد. صحبت‌های بلقیس سلیمانی را در این نشست با هم می‌خوانیم:

خانواده و مفهوم شر

سلیمانی، مباحث خود را حول معنا و کاربرد دو واژه‌ای که در ادبیات انگلیسی به مفهوم خانه دلالت دارد، آغاز کرد. وی اظهار داشت: تفاوت معنایی واژه‌های Home و House در رمان فرزند پنجم بسیار حائز اهمیت است. House به کالبد خانه گفته می‌شود و آن دیگری تثلیثی را متجلی می‌کند: خانه، خانواده و اجتماع. روابط و مناسبات خانواده هم با خانه مرتبط است و هم با اجتماع. هر دوی این واژه‌ها در فرهنگ و ادبیات انگلیسی بسیار اهمیت دارد. خانه، در معنای فیزیکی آن، در ادبیات انگلیسی هویت و شخصیت دارد؛ مبین طبقه، طیف، چگونگی تفکر، دوره و المان‌های فرهنگی متعدد است؛ بنابراین بر واژه‌ی House تاکید بسیار شده است.
وی، با توجه به این معانی، شکل کاربست آن‌ها در رمان فرزند پنجم را بررسی کرد و ادامه داد: در ابتدای داستان، یک خانه خریداری می‌شود و می‌باید بیانگر استقرار خانواده و روابط و مناسبات اعضای آن باشد؛ بنابراین هر دوی معانی یادشده در این اثر از اهمیتی به‌سزا برخورد است. بر اساس رای تودوروف، در فرزند پنجم، ابتدا وضعیت استقرار، بر مبنای خرید خانه تعریف می‌شود؛ بر همین اساس وضعیت ناپایدار با تولد فرزند پنجم آغاز می‌شود، صرف‌نظر از این‌که رای تودوروف در قسمت پایانی این اثر محقق نمی‌شود، به این معنا که تعادل و استقرار اولیه به رمان باز نمی‌گردد.
سلیمانی افزود: در فرهنگ غربی هیچ‌چیز به اندازه‌ی نهاد خانواده اهمیت ندارد؛ این رمان، رمان خانواده است. هیچ عاملی نمی‌باید امنیت، آرامش و هویت خانواده را مخدوش کند. هرآن‌چه می‌باید این عوامل را متاثر سازد، طرد می‌شود. مساله‌ی لسینگ، ذات بد یک انسان نیست، بلکه اهمیت خانواده است. از دیگر مفاهیم اصلی فرزند پنجم، مفهوم وظیفه است. این مفهومی تقریبا سیال است، چراکه آن‌چه با آن تعریف شده است، نمی‌تواند در مقابل نهادی عظیم‌تر باعنوان خانواده موثر باشد. از این روی اصولا تکیه‌ی این رمان بر مفهوم خانواده است.
سلیمانی، جایگاه مساله‌ی شر در رمان لسینگ را تبیین کرد و اظهار داشت: این مفهوم نیز یکی از عوامل تهدید خانواده است. در گستره‌ی ادبیات غرب، نمونه‌های متعدد دیگری که بازگوی تاثیرات مفهوم شر بر بنیان خانواده هستند، دیده می‌شود؛ از آن جمله می‌توان به دراکولا اشاره کرد. در این گونه‌ها همواره نیرویی رعب‌آور و مخفی برای تهدید خانواده وجود دارد.
وی ادامه داد: به زعم بسیاری از صاحب‌نظران، رمان فرزند پنجم نیز در ژانر وحشت قرار دارد. به معنای امروزین کلمه و با درنظر داشتن معیاری چون سینمای هالیوود، می‌باید این نظر را رد کرد؛ چراکه المان‌های ژانر وحشت در آن وجود ندارد؛ کاملا رئالیستی است و به‌ زعم بسیاری از صاحب‌نظران، پی گرفتن مساله‌ی خانواده، خود می‌تواند در بروز این رویکرد موثر باشد. با این همه عواملی در فرزند پنجم وجود دارد که باعث ترس مخاطب می‌شود؛ تعلیق موجود در آن خود می‌تواند این ویژگی‌ را رقم بزند؛ به‌ویژه این‌که ما توام با شخصیت‌ها ترس را درک می‌کنیم. مساله‌ی دیگر این‌که داستان در زمان حال اتفاق می‌افتد و فضایی باورپذیر دارد؛ این امر نیز در بروز وضعیت ترسناک موثر است. اصولا آدمی آن‌گاه دچار ترس می‌شود که عقل و قوه‌ی فاهمه‌ی او نتواند، همراهی‌ش کند و علل و دلایل مقبولی را بازشناسد.
سلیمانی، کاربست مفهوم «فقدان» در فرزند پنجم را از دیگر خصایص آن ذکر کرد و افزود: به‌نظر می‌رسد تودوروف مباحث خود را بر اساس نظریه‌ی فقدان پایه گذارده است. برخی آثار بیان کننده‌ی نوعی فقدان هستند؛ فرزند پنجم به دنبال بازنمایی فقدان امنیت و آرامش در خانواده است؛ تودورف نیز در بررسی مساله‌ی روایت، همین مساله را مدنظر دارد.

منبع bookcity

 

مطالب بیشتر

1. سروده‌هایی از لوئیز گلوک

2. نام من سرخ اورهان پاموک به چهار روایت

3. تأملی در مهمترین رمان‌های گونتر گراس

4. نگاهی به رمان مستند صداهایی از چرنوبیل

5. آشنایی با شیموس هینی و چند سروده از او

نگاهی به رمان فرزند پنجم اثر دوریس لسینگ

نگاهی به رمان فرزند پنجم اثر دوریس لسینگ

 

 

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

21 ساعت ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

4 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

5 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

1 هفته ago

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آب‌هایِ اعماق

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آب‌هایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…

2 هفته ago