خوشحالم

خوشحالم سبب آزار تو نیستم

شادم که تو آزارم نمی‌دهی

زمین سنگین، از زیر پاهای من

به جایی نخواهد رفت

می‌توانیم در کنار هم آسوده باشیم

بی‌آن‌که واژه‌ها را بی‌حساب و کتاب کنار هم بچینیم

و زمانی که بازوی‌مان به هم خورد

با موج خیزان شرم بالا نرویم

خوشحالم اگر تو را ببینم در برابرم

با زنی دیگر در آغوشت

بی‌آنکه دلم را به درد آوری

و تو در لهیب خشم نشوی

زمانی که من دیگری را می‌بوسم

می‌دانم هرگز نام مرا به مهربانی نمی‌خوانی

و روحم را به نرمی نمی‌نوازی، چه روز چه شب.

کسی در سکوت کلیسا

برای من و تو هاله لویا نخواهد خواند

سپاس تو را از ژرفای جان

سپاس برای شب‌هایی که در آرامش گذراندم

سپاس برای وعده‌های دیداری که با من نگذاشتی

برای قدم‌هایی که زیر ماه با من نزدی

سپاس می‌گویم تو را

بپذیر سپاس غمگنانه‌ام را

زیرا که هرگز

سبب آزار من نشدی

همان‌گونه که من موجب آزارت نبودم

1915

منبع

سودای کولی‌وار

مارینا تسوِ تایوا

ترجمه‌ی احمد پوری

صص34-33

مطالب مرتبط
  1. درباره‌ی مارینا تسوِ تایوا
  2. چند سروده از مارینا تسوِتایوا
  3. گل‌ها
  4. مسیح پس از مصلوب شدن
  5. افکاری که در خیابان شلوغ به سراغم می‌آیند
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

پنج دلیل که ادبیات ایران در جهان جدی گرفته نمی‌شود

پنج دلیل که ادبیات ایران در جهان جدی گرفته نمی‌شود آیدا گلنسایی:  بسیاری از آثار…

6 روز ago

رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر!

رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر! آیدا گلنسایی: رمان دشمن عزیز…

2 هفته ago

توصیه‌های اپیکور برای شاد زیستن

توصیه‌های اپیکور برای شاد زیستن

3 هفته ago

نگاهی به رمان «هیچ دوستی به‌جز کوهستان‌» نوشتۀ بهروز بوچانی

نگاهی به رمانِ «هیچ دوستی به جز کوهستان‌» نوشتۀ بهروز بوچانی آیدا گلنسایی:  «هیچ دوستی…

4 هفته ago

بریده‌هایی از خطابۀ نوبل ماریو بارگاس یوسا

بریده‌هایی از خطابۀ نوبل ماریو بارگاس یوسا «به روشنی به یاد می‌آورم که تبدیل شدن…

4 هفته ago