نگاهی به آثار پرل باک و رمان خاندان وانگلونگ
فرزند زمین
چین از نظر نویسنده، سرزمین مبلغان مذهبی است؟ یا دورترین مرز آمریکا، دورترین افق رؤیاها؟
متولّد زمین
وان لونگ متولد زمین است، وابسته به زمین، و خود را وقف زمین کرده. فرزند زمین است و نه فرزند آسمان.
رُمان خاندان وانگلونگ
وانگلونگ آب را از فرزندانش دریغ میکند، تا آن را به زمین تشنه بدهد. وقتی خشکسالی به پایان میرسد، وقتی هجوم ملخها را دفع میکنند، سیل سرازیر میشود. و به زمین لطمۀ بسیار میزند. همسر او، اُ_لان، نیز این وضع را با روی گشاده میپذیرد، زیرا پیش از آن که همسر وانگلونگ شود، بردۀ خاندان بزرگ هوانگ بوده است.
فساد و اعتیاد به تریاک، خاندان بزرگ هوانگ را از پای درمیآورند. و هوانگ پیر، رئیس این خاندان، به افلاس و بیچارگی میافتد، و در آن موقع وانگلونگ قسمتی از زمینهای متعلق به خاندان هوانگ را میخرد، و قدم در راه ترقی میگذارد.
خشکسالی و جنگ و انقلاب و شورش به خانوادۀ وانگ لطمۀ بسیار میزنند. و افراد این خانواده با دشواریهای طاقتسوز درگیر میشوند. امّا بعد از تحمل شکستهای پیاپی، به نتیجۀ مطلوب میرسند، و زمین به آنها زندگی و خوشخبختی میدهد.
وانگلونگ پیر میشود، و وارثان او، در این فکرند که زمین، یعنی معشوق پدرشان را، که آنقدر برای او عزیز و گرامی است، بفروشند.
فرزندخواندۀ چین
«چین، قسمتی از وجود من است، همۀ قلب من است. همۀ روح من است، همۀ فکر من است…» پرل بِک دربارۀ چین این چنین میگوید. و در چندین رُمان به سبک و شیوۀ کلاسیک، و با بیانی دلنشین، از سرزمین چین تصویر جذّابی به وجود آورد، و این نقش را در قلب و روح خوانندگان بیشمار آمریکائی و اروپائی آثار خود، حک کرده است. و بیتردید پرل بک در این کار همتا ندارد. و کسی در این مسیر، در زمینۀ پیوندهای فرهنگی از او فراتر نخواهد رفت. پرل بک پیوند مردم چین بزرگ را با سنتهایی که در برخورد با اندیشههای غربی از یک طرف، و در تضاد با افکار انقلابی از طرف دیگر، تضعیف شده، در رُمان «باد شرقی و باد غربی»، و رمانهای دیگرش نشان میدهد. این نویسنده با نگاهی سرشار از انساندوستی به قضایا مینگرد.
پرل بک
پرل سیدنستریکر بک (1892_1973) که پدرش از مبلغان دین مسیح بود، دوران کودکی را در چین گذراند، و در آنجا درس خواند. نخستین رُمان او با عنوان «باد شرقی، باد غربی» در سال 1929 منتشر شد. و در سال 1937 جایزۀ نوبل ادبی به او داده شد.
چند رُمان دیگر
رُمان «پسران خانوادۀ وانگ» (1932)، با تقسیم زمین بین پسران وانگ آغاز میشود. در میان این پسران، «ببر» از دگران پرخاشجوتر است. او بعدها از ژنرالهای حادثهجوی رژیم سابق میشود. امّا پسر این ژنرال به افکار و نظریههای مُدرن گرایش دارد، و هرچند خلقوخوی پدر را دارد، به راه دیگری میرود.
در رُمان دیگری به نام «خانوادۀ پراکنده» (1935)، پسر ژنرال در ابتدا مجذوب افکار انقلابی میشود. امّا از مرگ میگریزد، و به غرب پناهنده میشود، و «روشنایی»های تازهای را میجوید.
رُمانهای چینی پرل بک
پرلبک در رمانهای چینیاش، آدمهایی را به صحنه میآورد که به سبک چینی میاندیشند، و به سبک چینی عمل میکنند. و کار و رفتارشان در قالب خصوصیات مردم قدیم چین میگنجد. و التهابات و پریشانحالیهایشان نیز رنگ و حال قهرمانان رمانهای چینی را دارد. و خلقیات بیمارگونهای که در بعضی از اشخاص رُمانهای مغربزمین میبینیم، در آنها دیده نمیشود.
منبع
رمانهای کلیدی جهان
دومینیک ژنس
ترجمۀ محمد مجلسی
نشر دنیای نو
چاپ پنجم
صص 476_478
نگاهی به آثار پرل باک و رمان خاندان وانگلونگ
مطالب بیشتر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…