یک نوع پر حرفی وجود دارد که ناشی از عصبانیت است
و نزد «لوتر» و «شوپنهاور» بسیار متداول است.
مارتین لوتر
آرتور شوپنهاور
نوعی دیگر از پر حرفی وجود دارد که از زیادی مفاهیم ریشه میگیرد؛ مثلا نزد کانت.
ایمانوئل کانت
نوعی دیگر از پر حرفی حاکی از لذت بازگو کردن یک چیز واحد به صد گونهی تازه است که
این پر حرفی در «موتتنی» مشاهده میشود.
یک نوع پر حرفی هم وجود دارد که مخصوص ریاکاران است و نام دو نفر را (دورینگ و ریچارد واگنر)
به ذهن کسانی که آثار عصر ما را میخوانند متبادر میسازد.
ریچارد واگنر
نوعی دیگر نشاندهندهی لذت و شادمانی از کلمهای خاص
و اشکال زیبای سخنوری است؛ این نوع پر حرفی در نثر گوته
کم نیست.
نوعی هم زادهی لذت از صدا و آشفتگی احساسات است
و مثلا در «کارلایل» وجود دارد.
منبع:
حکمت شادان
فردریش نیچه
ترجمه: جمال آلاحمد
سعید کامران
حامد فولادوند
نشر جامی
صص158-157
مطالب مرتبط
پنج دلیل که ادبیات ایران در جهان جدی گرفته نمیشود آیدا گلنسایی: بسیاری از آثار…
رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر! آیدا گلنسایی: رمان دشمن عزیز…
نگاهی به رمانِ «هیچ دوستی به جز کوهستان» نوشتۀ بهروز بوچانی آیدا گلنسایی: «هیچ دوستی…
بریدههایی از خطابۀ نوبل ماریو بارگاس یوسا «به روشنی به یاد میآورم که تبدیل شدن…