نگاهی به ژان کریستف اثر رومن رولان
در نیمۀ نخستین قرن بیستم نوعی از رُمان، که قهرمان آن به صورت اسطوره درمیآید، به شکوفائی رسید. ژان کریستف از نخستین سرمشقهای این گونه رُمانهاست.
خانوادۀ موسیقیدان
ژان کریستف کرافت در یک خانوادۀ موسیقیدان، در ناحیۀ رِنانی به دنیا آمد. و نوازندۀ زبردستی شد. و به شهرت رسید. و به خدمت یکی از دربارهای کوچک شاهزادگان آلمان درآمد.
ذوق و استعداد
ژان کریستف، نخستین بار به شاگردش مینا، دل باخت. اما آنها از دو طبقۀ اجتماعی متفاوت بودند. و این مانع پیوندشان را غیرممکن میساخت. ژان کریستف تازهجوان، دورۀ بحرانی عجیبی را گذراند. و دچار تردید و سرگشتگی شد. اما پس از آن که این بحران را از سر گذراند، به مذهب روی آورد، در موسیقی طبیعت را کشف کرد، و در خود جوهر خدائی را. و به شوق و جذبه رسید.
و از آن پس گاهی با شوق و شور درونی خود خلوت میکرد و گاهی با غمها و شادیها نزدیک میشد. هرچند ماجراهای عاشقانه، و دوستیها، و عصیان بر ضدّ بیعدالتیهای اجتماعی، و حتّی گاهی «بعضی از سرگرمیها و وقتگذرانیها»، به زندگی او تا حدودی طعم و رنگ میداد، اما به نوعی عرفان دست یافته بود. و به نهایت صداقت و شفافیت روح رسیده بود. و در آن حال که به نوای «اُرکستر نامرئی» موسیقی گوش سپرده بود، جان داد.
رمان طولانی و بیپایان
ژان کریستف از 1904 تا 1912 به همت شارل پِگی در «کایه دولاکنزون» چاپ شد. در ده بخش: سپیدهدم_ نوجوان_ عصیان_ بازار مکارهای در میدان_آنتوانت_در خانه_ دوستان_ نهال سوزان_ روزِ نو.
ژان کریستف یک رمان کامل است. و مجموعهای است که میخواهد یک باره پایه و اساس و «مجموع زندگی» را شرح بدهد. در نیمۀ نخست قرن بیستم، به تأثیر یادگارهای ادبی قرن نوزدهم، نمونههای زیادی از اینگونه رُمان به وجود آمد. با این وصف این نمونههای قرن بیستمی، به علّت برنامهریزی خاص، و روانکاوی فرویدوارشان، از نمونههای قرن نوزدهمی خود ممتازند.
در ژان کریستف نوعی رمان غنایی و در عین حال ایدهآلیستی بیتکلّف را میتوان یافت. دریافتهای فلسفی و زیباییشناسی خاص رومن رولان، به این رُمان زیبایی خاصی بخشیده است.
رومن رولان
رومن رولان (1942_1866)، استاد تاریخ هنر بود و نظریهپرداز ادبی، و نویسندهای مسئول و متعهد و هوادار صلح. که به صلاح و سعادت همۀ جهانیان میاندیشید. و گوشههایی از طرز تفکر او در کتاب «بر فراز هیاهو» (1915_1914) انعکاس یافته است. تعهدات اجتماعی و چپگرائی او را در مجلۀ «اُروپ»، که خود از نبیانگذاران آن بود، و اعتقادات معنویاش را در کتابی که به گاندی و آئین هندوان اختصاص دارد، میتوان یافت.
رومن رولان در عین حال مرد تفکر و تأمل است و این جنبه از کارهای او کمتر شناخته شده است. «سفر به درون»، و خاطراتش دربارۀ «پگی» و چند اثر دیگر او ابعاد فکری و معنویاش را به ما نشان میدهند. این نویسنده در سال 1916 به جایزۀ ادبی نوبل دست یافت.
به عقیدۀ اشتفن تسوایک
«رومن رولان از قلههای تنهائی خود، برای هدایت یک نسل از جهانیان نورافشانی میکرد، و گمان میبرد که اندیشههای او میتوانند برای همۀ نسلها و همۀ زمانها روشنگر و راهنما باشند.»
منبع
رمانهای کلیدی جهان
دومینینک ژنس
ترجمۀ محمد مجلسی
نشر دنیای نو
صص 366-368
نگاهی به ژان کریستف اثر رومن رولان
مطالب بیشتر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…