شعر جهان

سروده‌هایی از ولادیمیر مایاکوفسکی

سروده‌هایی از ولادیمیر مایاکوفسکی

هیچ چیز تازه نیست

با هیجانی آرام،

چشمان کاغذی صبح را گشودم.

و بوی باروت را از خطوطِ مرزی احساس کردم.

هیچ خبری برای ما

بعد از گذشت بیست سال،

توفان و تندباد نیست.

دلیلی برای خوشدلی و شادمانی نداریم،

و هیچ، برای آن‌که فریادش زنیم.

دریایِ تاریخ یاغی است.

ما،

در وسعتش،

از میان تهدید مهیب جنگ،

خواهیم گذشت.

همچون زورق‌هایی که امواج دریا را کنار می‌زنند.

ص 71

 

پاسخ دهید

طبل جنگ می‌غرد و می‌غرد.

فریاد برمی‌آورد: نیزه بر زندگان فرو ببرید.

از هر سرزمینی

برده پشت برده

بر نیزه‌های آهنین آویخته شده

اما چرا؟

زمین حریصانه و عریان می‌لرزد.

بشر در حمام خون تبخیر می‌شود،

پس تنها

یک نفر

جایی

باید جیبِ پر آلبانی‌اش را حفظ کند.

دسته‌های انسانی

دست به گریبانِ فریادهای تشنه به خونند.

شلاق پشت شلاق،

پوست زمین را می‌کند،

تنها برای آن‌که کشتی‌های یک نفر

از دردانل

مفت و مسلم عبور کند.

به زودی

جهان دنده‌ای سالم نخواهد داشت.

روحش را خواهند درید،

و لگدمالش خواهند کرد،

تنها برایِ آن‌که یک نفر

دستانش را به روی بین‌النهرین

نشانده است.

چرا چکمه‌ای نعل شده زمین را له می‌کند؟

و چه کسی بر آسمان نبرد حکمران است؟

آزادی؟

خدا؟

و شما،

که زندگی‌تان قربانی‌شان است،

چه وقت برمی‌خیزید، قدرتمند و استوار؟

چه وقت پرسش‌تان را در چهره‌های‌شان پرتاب خواهید کید:

چرا ما می‌جنگیم؟

ص 60-59

سروده‌هایی از ولادیمیر مایاکوفسکی

تو

آمدی_

مصمم،

چون بزرگ بودم،

چون می‌غریدم،

اما در جستجویی دقیق

تنها پسرکی یافتی.

ربودی و تصرف کردی قلبم را،

و ملعبۀ دست خویش ساختی‌اش_

مثال دخترکی که

توپِ بانسینگ را به بازی می‌گیرد.

و پیش از این اعجاز،

هر زنی

چه بانو و چه دوشیزه،

کنجکاوانه مبهوت گشت:

«عشق چنین همراهی است؟

چرا که ناگاه سوی تو حمله‌ور خواهد شد!

و او باید شیری رام،

دخترکی اهل باغ وحش باشد.»

اما فاتح بودم

سرخوشی از غفلت

خیز گرفتم و جستم،

شادمانی عروسی سرخپوست،

دچار تکبر و انگار خالی شدم.

ص 58-57

منبع

بر اوج صدایم

ولادیمیر مایاکوفسکی

ترجمه سارا طالبی

نشر مینا

 

مطالب بیشتر

  1. سروده‌هایی از فردریش هلدرلین
  2. سروده‌هایی از فرناندو په سوا
  3. سروده‌هایی از پابلو نرودا
  4. سروده‌هایی از لورکا
  5. سروده‌هایی از برتولت برشت
  6. سروده هایی از مارینا تسو تایوا
  7. چیدن سپیده دم مارگوت بیکل با صدای شاملو
  8. سروده‌ای از الیوت
  9. سروده‌هایی از گوته
  10. سروده‌هایی از نیچه
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

از «حکیم عمر خیام» چه می‌دانیم؟

از «حکیم عمر خیام» چه می‌دانیم؟

8 ساعت ago

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

1 روز ago

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

4 روز ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

7 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

1 هفته ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago