بیفایده همان بیهوده است؟
امروز دارم به جانِ کلام مارتین هایدگر می اندیشم. هایدگر معتقد است امروز بشر به صورت منبعی درآمده که به فکر بازدهی بیشتر است.
از نظر او در عصر مغز الکترونیکی هرچیزی برای اینکه واقعی تلقی شود باید به طرز هرچه کارآمدتری مورد استفاده قرار بگیرد.
بیفایده همان بیهوده است؟
همه چیز شده است بازدهی… برای همین مردم به هنر و یا کارهای مربوط به آن مانند تماشای طولانی نقاشی و یا خواندن شعر بی توجهند. زیرا این کارها بازدهی ندارد. اما هایدگر معتقد است باید قدرت نجات بخش چیزهای کوچک را در نظر داشت. زندگی ذاتا بیمعناست. یعنی هیچ معنای مطلقی ندارد اما چیزهای کوچک بدون بازدهی مثل دیدار دوستان،دویدن یا علاقه به هنر می تواند بر بازدهی انسان بیفزاید.
به نظر هایدگر وقتی این کارهای به ظاهر بیاهمیت را در محور توجه قرار دهیم کارآمدی و بازدهی از اهمیت می افتد. البته هایدگر نمیخواهد بگوید باید به عصر حجر برگردیم. یعنی لازم نیست تکنولوژی را کنار بگذاریم همانطور که ژاپنیها در کنار پیشرفتهای عظیمی که در این عرصه داشتهاند، کنار رباتهای فوق پیشرفتهشان خدایان خانگی و چایخوریهای سنتیشان را نیز حفظ کردهاند بنابراین هایدگر این دید را به انسان میدهد که همهچیز تاختن در حوزهی بازدهی بیشتر نیست و نباید از چیزهایی که ظاهرا کارآمدی ندارند غافل شدمن استنباطم این است او می خواهد بگوید:
بیفایده مترادف بیهوده نیست.
مطالب بیشتر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…