با ما همراه باشید

یادداشت

پاتریک ترست و رُبات‌ های نقاش

پاتریک ترست و رُبات‌ های نقاش

پاتریک ترست و رُبات‌ های نقاش

امروز همین‌طور که در بخش زنگ تفریح سایت متمم می‌گشتم به مطلبی برخوردم

به عنوان رُبات‌های نقاش

احساس اولیه‌ای که نقاشی کردن رُبات‌ها در من بیدار کرد

خطر و ترس بود.

نگاهی که به تاریخ بشر می‌اندازیم می‌بینیم او از ابتدا همواره متخصص ساختن چیزهایی است که او را قربانی می‌کند.

من گونه‌ی انسان را مازوخیست‌ترینِ موجودات می‌بینم. خودآزاری ناخودآگاه که گویی بخشی از طبیعت ماست.

در ابتدا ما بت‌ها را ساختیم. از سنگ و چوب موجودات بی‌معنایی خلق کردیم زیرا ما محتاج چیزی در بیرون از خودمان بودیم. ما باید حس می‌کردیم چیزی مراقبمان است. باید ریشه‌هایمان را جایی وصل می‌کردیم زیرا خود را باور نداریم. زیرا سازنده‌ی بت‌ها به نظرمان حقیر است ما صانع را کوچکتر از مصنوع می‌دانیم.

و بعد بت‌شکن‌ها پیدا شدند اما آنچه از میان برداشته شد نه بت که یک شکل خاص از آن بود. بت‌های سنگ و چوبی جایش را داد به هزاران نوع بت انتزاعی

بت‌هایی که برای نشکستن تراشیده شده‌ بودند. کم کم خرافات را خلق کردیم زیرا ما نیاز به چیزی داشتیم که در برابر قدرت خوفناک طبیعت و زمان حفظمان کند.

اینجاست که فروغ فریاد می‌زند:

نگاه کن

تو هیچگاه پیش نرفتی

تو فرو رفتی

انسان هیچگاه از غار بیرون نیامد و هیچگاه از بت‌هایش دل نکند بلکه فقط آن را مدرن‌تر کرد تا بر عمرش بیفزاید. نیچه در مورد خلقِ مصنوعات

و استثمار شدن با ساخته‌ها می‌گوید:

« خدا ما را دوست دارد چون ما را خلق کرده است

آدمهای زیرک در پاسخ می‌گویند:

انسان خدا را خلق کرد.

آیا انسان آنچه را خلق کرده است نباید دوست داشته باشد؟

آیا باید آن را انکار کند؟»(نیچه،43:1392)

اما صحبت من مانند نیچه در مورد خالق و نیروی برتر جهان نیست در مورد مصنوعات و دستگاه‌های فکری و فلسفی است که برای امنیت دادن خلق شدند

زیرا انسان در کل تاریخ به قول اریک فروم «گریز از آزادی» داشته است و حاضر است بمیرد اما مسئولیت سرنوشت خود را کاملا به گردن نگیرد

و با پوچی پایان آدمی روبرو نشود. اکنون بت‌ها حالت خطرناکتری به خود گرفته‌اند. ما ربات‌ها و هوش‌هایی مصنوعی خلق کرده‌ایم و

آن‌ها را وارد انسانی‌ترین حوزه‌ها مانند نقاشی کرده‌ایم آن‌ها موجوداتی بدون اشتباه و کارآمدترند. روزی انسان ابزارها و لوازم مدرن را ساخت برای رفاه انسان

تا او در فراغت حاصل از کاهش کار بیشتر فکر کند اما حس بت‌سازی باز به سراغش آمد و این‌بار بتی تراشید که کم کم خودش خودش را برنامه‌ریزی خواهد کرد و انسان را کنار خواهد زد.

امروز واقعیت مسلم این است مردم کمتر کتاب می‌خوانند

مردم جذب شبکه‌های مجازی شده‌اند

سوزاندن یک اکانت ناقابل در یک جایی مانند اینستاگرام برای خیلی‌ها مصداق بارز خودسوزی است!

کم کم بیشتر فرو می‌رویم و واقعیت این می‌شود رُبات‌ها کم اشتباهتر، بی‌حاشیه‌تر و کارآمدترند و به این نقطه می‌رسیم:

اصلا چه نیازی به وجود موجودات مخرب و پرسرو صدایی

مانند انسان است؟

پاتریک ترست و رُبات‌ های نقاش

آنچه ما ساخته‌ایم و آنقدر به آن پر و بال داده‌ایم که وارد حوزه‌های متعالی وجود انسان مانند هنر بشود روزی خودمختار شده

و ما را از میان خواهد برد.

انسان هیچ چیز نیست جز گونه‌ای که مانند میلیون‌ها گونه ظهور کرد، درخشید و به افول گرائید و نابود خواهد شد

تا داستانِ خطرناک بت‌تراشی عینی و خرافات سازی و بت‌های ذهنی به نقطه‌ی پایانی خود برسد

آنچه انسان ساخت

بر او مسلط شد

انسان در عشق یکطرفه افتاد.

«اریک فروم» هوشمندانه «اتحاد با مصنوع» را که هنرمندان انجام می‌دهند

یکی از راه‌های ناقص رفع اضطراب وجودی می‌داند

انسان با ساخته‌ی خود یکی می‌شود تا بر درد جدایی از هستی و از بین رفتن یگانگی اولیه با طبیعت فائق آید.

نهایتا همانگونه که ما گمان می‌کنیم لجاجت در محبت یک طرفه

و پافشاری در مهر برابر نگرفتن نامش عشق است

آنقدر در اشتباهاتمان می‌مانیم که ما را نابود می‌کنند.

روزی رُبات‌ها در کتاب‌های تاریخ تمدنشان خواهند خواند:

موجودات باهوشی بودند به نام انسان با یک خودتخریبی عجیب

آن‌ها عاشق تیشه به ریشه‌ی خود زدن بودند

و برده‌ی چیزی می‌شدند که می‌آفریدند

نهایتا این ازخودبیگانگی به انقراض کامل گونه‌یشان انجامید.

مطالب بیشتر

  1. زمینی قابل اشتعال

 

 

 

 

 

3 دیدگاه

1 دیدگاه

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برترین‌ها