سهراب سپهری

«صدای پای آب» شعری از «سهراب سپهری»

  صدای پای آب اهل کاشانم. روزگارم بد نیست. تکه نانی دارم، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی. مادری دارم، بهتر…

6 سال ago

شعر «مسافر» سرودۀ سهراب سپهری

شعر «مسافر» سرودۀ سهراب سپهری مسافر دم غروب، میان حضور خسته‌ی اشیا نگاه منتظری حجم وقت را می‌دید. و روی…

6 سال ago

مسافر شعری از سهراب سپهری

مسافر شعری از سهراب سپهری مسافر دم غروب، میان حضور خسته‌ی اشیا نگاه منتظری حجم وقت را می‌دید. و روی…

6 سال ago

دو سروده از «سهراب سپهری»

دو سروده از «سهراب سپهری» و پیامی در راه روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد در رگ‌ها نور خواهم…

6 سال ago