عشق در صحرا آتالا یا عشق دو موجود وحشی در صحرا، رمان کوتاهی است. و این داستان قسمتی از مجموعهی…
اولین جملهی این داستان «به کلی گیج بودم» میتواند وصف حال مخاطبان این داستان هم باشد. زیرا در این داستان…
جوانی به نام کاندید جوانی به نام کاندید، که روح آزاده و آرامی دارد، از مربی و معلم خود، دکتر…
در این داستان راوی که به نحو بارزی خود خانم ویرجینیا وولف است با دیدن نقشی بر روی دیوار و…
«عزیز من به یادم هست که روزی، مصرانه به تو میگفتم «ما هرگز خسته نخواهیم شد...هرگز» اما مدتیست پی فرصتی…
فلسفهی مقاومتِ خاموش خیال دارم پیشنهاد راه انداختن یک دانشگاه غیرمتمرکز فرش را هم بدهم. فقط برای بانوان خانهدار.…
در آمریکای مستعمره در آمریکای مستعمره پیوریتانیسم پیروز است، در بوُستون، کشیش جوانی به نام آرتور دیمسدل، از متعصبان پرشور…
گوش کن! باور کن! دیگر معجزهای در کار نیست. زندگی را با چیزهای بسیار ساده، پُر باید کرد. سادهها، سطحی…
داستان با توصیف موقعیت جغرافیایی یک خانه و توضیحاتی دربارهی مستأجر قبلی آن آغاز میشود. « خیابان ریچموند شمالی چون…
با نوی گل به گونه انداخته، با لهجهی شیرینش گفت: باید تخیل کنیم که در مِه راه میرویم؛ در مهی…