اختصاصی کافه کاتارسیس

چطور نمایشنامۀ «مدئا در منهتن» من را با همزادم «دئا لوهر» آشنا کرد!!!

چطور نمایشنامۀ «مدئا در منهتن» من را با همزادم «دئا لوهر» آشنا کرد!!! آیدا گلنسایی: چطور چنین چیزی ممکن است؟…

2 سال ago

رمان «غروب پروانه» نوشتۀ بختیار علی: هجرت از غربتی به غربت دیگر

«غروب پروانه» نوشتۀ بختیار علی: هجرت از غربت به غربتی دیگر آیدا گلنسایی: پروانه دختر زیبایی لبریز از بیزاری از…

2 سال ago

رمان «غرور و تعصب» نوشتۀ جین آستین؛ ادبیات به مثابه جبرانِ واقعیت

رمان «غرور و تعصب» نوشتۀ جین آستین؛ ادبیات به مثابه جبرانِ واقعیت  آیدا گلنسایی: خانم و آقای بنت پنج دختر…

2 سال ago

درنگی در رمان «جمشیدخان عمویم، که باد همیشه او را با خود می‌برد» نوشتۀ بختیار علی

درنگی در رمان «جمشیدخان عمویم، که باد همیشه او را با خود می‌برد» نوشتۀ بختیار علی آیدا گلنسایی: جمشیدخان مرد…

2 سال ago

نامه‌ای سرگشاده به بختیار علی

نامه‌ای سرگشاده به بختیار علی آیدا گلنسایی: روزی را به خاطر می‌آورم در دانشگاه الزهرا که استاد یگانه‌ام دکتر مریم…

2 سال ago

نظر دکتر محمد دهقانی دربارۀ مجموعه شعر «سماع در سنگستان»

نظر دکتر محمد دهقانی دربارۀ مجموعه شعر «سماع در سنگستان» سرودۀ آیدا گلنسایی "سماع در سنگستان" نام مجموعه شعر تازۀ…

2 سال ago

شعر زیبایِ «بدون اغراق دربارۀ مرگ» سرودۀ ویسواوا شیمبورسکا

شعر زیبایِ «بدون اغراق دربارۀ مرگ» سرودۀ ویسواوا شیمبورسکا بدون اغراق دربارۀ مرگ   شوخی سرش نمی‌شود، ستاره‌ها، پل‌ها نساجی،…

2 سال ago

«یک بازی تازه» شعری از مجموعۀ «سماع در سنگستان»

«یک بازی تازه» شعری از مجموعۀ «سماع در سنگستان» یک بازی تازه نه اینکه بلد نبود سیلاب گل‌آلود را یا…

2 سال ago

پرسش عاشق‌های بزرگ…

پرسش عاشق‌های بزرگ... «همچنان که در موسیقی انسان نمی‌داند چه می‌خواهد بگوید، در عشق حقیقی نیز همین مسئله هست. مشکل…

2 سال ago