امروزه همه میدانند که تحمل انتقاد نشانهی بارز فرهنگ است.
حتی بعضیها میدانند که مردان برجسته
خواهان و تحریک کنندهی این انتقاد هستند
زیرا این انتقاد به آنها نشان میدهد که بیعدالتی آنها درکجاست
و اگر این نشانه وجود نداشته باشد آنها از بیعدالتی خود مطلع نمیشوند.
اما توان انتقاد کردن و حفظ وجدان صادق در مخالفت با آنچه همیشگی،
سنتی و مقدس است هنری والاتر از تحمل و تحریک انتقاد است
و این هنر در فرهنگ ما حقیقتا بزرگ، نو و شگفتآور است.
این هنر گام نهایی در آزاداندیشی است،
اما این موضوع را چه کسی میداند؟
حکمت شادان
فریدریش نیچه
مترجمان
جمال آل احمد
سعید کامران
حامد فولادوند
نشر جامی
چاپ هفتم
ص 265
مطالب مرتبط:
پنج دلیل که ادبیات ایران در جهان جدی گرفته نمیشود آیدا گلنسایی: بسیاری از آثار…
رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر! آیدا گلنسایی: رمان دشمن عزیز…
نگاهی به رمانِ «هیچ دوستی به جز کوهستان» نوشتۀ بهروز بوچانی آیدا گلنسایی: «هیچ دوستی…
بریدههایی از خطابۀ نوبل ماریو بارگاس یوسا «به روشنی به یاد میآورم که تبدیل شدن…