به یاد پرویز مشکاتیان/ بیداد
آلبوم بیداد یکی از آثار محمد رضا شجریان است که در سال ۱۳۶۴ منتشر شد. این آلبوم از دو بخش تشکیل شده که بخش اول در دستگاه همایون و با آهنگسازی پرویز مشکاتیان و بخش دوم در همایون و شور و با نوازندگی تار توسط غلامحسین بیگجهخانی است.
اشعار این آلبوم از سرودههای حافظ و سعدی هستند.
نوازندگان
بخش نخست
پرویز مشکاتیان: سنتور
محمدرضا لطفی: تار
ناصر فرهنگ فر: تمبک
ارسلان کامکار: بربط
اردشیر کامکار: کمانچه
جمشید عندلیبی: نی
زیدالله طلوعی: تار
فرخ مظهری: بمتار
تکنواز آواز: پرویز مشکاتیان
قطعات
بخش نخست
مقدمه، ساخته پرویز مشکاتیان
ساز و آواز بیداد، غزل حافظ با همراهی سنتور (بیداد، بیات راجه، عشاق، قرچه، فرود بیداد به شوشتری، جمله دوم شوشتری)
قطعهٔ سوز و گداز، ساخته پرویز مشکاتیان
ادامهٔ ساز و آواز، ادامهٔ غزل حافظ با همراهی سنتور (ادامه جمله شوشتری، فرود به همایون)
تصنیف «یاد باد»، از غزلیات حافظ، ساخته پرویز مشکاتیان
اشعار
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
آواز همایون، شعر از حافظ.
(جمله اول بیداد)
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
یاران را چه شد
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
(جمله دوم بیداد)
آب حیوان تیرهگون شد
آب حیوان تیرهگون شد خضر فرخ پی کجاست
کجاست
خون چکید از شاخ گل ابر بهاران را چه شد
(اشاره به عراق+بیات راجع)
کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی
کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
(عشاق)
لعلی از کان مروت بر نیامد سالهاست
لعلی از کان مروت بر نیامد سالهاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
چه شد
چه شد
(عشاق+قرچه)
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سرآمد شهریاران را چه شد
مهربانی کی سرآمد شهریاران را چه شد
(جمله دوم عشاق+فرود به بیداد+شوشتری)
صد هزاران گل شکفت و
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
چه شد
چه شد
عندلیبان را چه پیش آمد
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
هزاران را چه شد
(جمله اول شوشتری)
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید
نمیآید
نمیآید
سواران را چه شد
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد
سواران را چه شد
(قطعه سوز و گداز)
(جمله دوم شوشتری)
زهرهسازی خوش نمیسازد
خوش نمیسازد
مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی
ذوق مستی میگساران را چه شد
کس ندارد ذوق مستی
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
(شوشتری+فرود به همایون)
حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش
حافظ
حافظ اسرار الهی کس نمیداند
کس نمیداند خموش
خموش
از که میپرسی
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد
(منبع: fa.wikipedia)
مطالب دیگر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…