میلان کوندرا: زن آیندۀ مرد است
جملۀ معروفی را از دوران جوانیام به یاد دارم: زن آیندۀ مرد است. چه کسی این را گفته است؟ فراموش کردهام. لنین؟ کندی؟ نه، نه. شاعری آن را گفته است.
من گفتم: آراگون
آوناریوس با دلخوری گفت: یعنی مردها میشوند زن؟ من از این جملۀ احمقانه سر درنمیآورم!
پل به اعتراض گفت:
_ این جمله احمقانه نیست! این یک جملۀ شاعرانه است!
من گفتم: ادبیات از بین خواهد رفت و جملههای شاعرانۀ احمقانه در جهان جولان خواهند داد.
پل به من توجه نکرد. او تازه متوجه تصویرش شد که بیست و هفت بار در آیینهها منعکس گردیده بود و نتوانست چشم از آنها برگیرد. به عقب و جلو چرخید، به طرف هریک از صورتهای منعکس شده در آیینهها برگشت و با صدای زیر و ضعیف یک پیر زن گفت:
_ زن آیندۀ مرد است. این یعنی جهانی که زمانی به شکل مرد ساخته میشد، از حالا به بعد به شکل زن تغییر شکل خواهد داد. هرچه جهان فنیتر و مکانیکیتر، سردتر و فلزیتر میشود به همان نسبت به گرمایی که فقط زن میتواند بدهد نیاز بیشتری پیدا خواهد کرد. اگر بخواهیم جهان را نجات بدهیم باید با زن منطبق شویم، بگذاریم زن ما را رهبری کند، بگذاریم که جذبۀ ابدی زن در ما رسوخ کند!
منبع
رمان جاودانگی
میلان کوندرا
ترجمه حشمت الله کامرانی
نشر علم
صص444-445
مطالب دیگر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…