تحلیل نقاشی

تحلیل نقاشی برزخِ مریم مقدس اثر سولماز نباتی

تحلیل نقاشی برزخِ مریم مقدس اثر سولماز نباتی

«برزخ مریم مقدس» اثری از خانم «سولماز نباتی» است. آنچه در نگاه اول در این اثر به چشم می‌آید نوعی فضای «آپوکالیپسی» است که با خوش‌بینی بیان می‌شود. یعنی اتفاقِ فاجعه‌باری که با گشاده‌رویی روایت می‌گردد.

در بخش اول روایت نگاه خیره‌ی زنی بی‌وحشت را از حقیقت می‌بینیم. او کسی است که می‌بیند اما «آگاهی» او را نمی‌ترساند.

در چهره‌اش حالتی از لبخند را شاهد هستیم. گویا اثر  این فلسفه را دنبال می‌کند که در ورای وحشت و خشونت آرامشی نهفته است. نگاه زن تمام عناصر تاریک اثر را نفی می‌کند.

قسمت دوم این روایت حضور بارز کلاغ‌هاست که ما را به زمانِ اساطیر می‌برد. برخلاف تصور عام کلاغ یکسر حضوری منفی در اساطیر ندارد و معنایی که ما در آن می‌بینیم با نوعِ نگاهِ زن هم‌خوانی دارد. کلاغ مانند دیگر پرندگان سیاه در قصه‌های شرقی و غربی بر «هوش و فراست» در تعیین سرنوشت مردم دلالت دارد. در «آیین میترا» نیز کلاغ اولین مرحله‌ی سیر و سلوک است یعنی قرار گرفتن در مرحله‌ی خدمتگزاری. کلاغی که بالای سر زن است موجب آزار او نیست. این را از حالت چهره‌اش می‌توان دریافت. چهره‌ی او دلهره را منعکس نمی‌کند. بنابراین در این اثر از دعای بد نوح بر کلاغ و شوم دیدن او آشنایی‌زدایی شده. یعنی کلاغ به بیانی دو پهلو و نوعی ایهام تصویری تبدیل شده که هم می‌توان آن را شوم دانست و هم کاملا برعکس پرنده‌ی آگاهی و فراست به شمار آورد و این متناسب با باورهای عامیانه‌ی رومیان نیز هست که کلاغ را پیک خدایان می‌دانستند.

بخش سوم روایت زنِ برهنه‌ای‌ است که دارد با میل پیرهنی می‌بافد. از حالت بافتنی مشخص است که پیرهنی زنانه است. البته به مثلث و هرم نیز شبیه است. آنچه برخورد دو میل بافتنی می‌آفریند انسان‌های بی‌شماری است. در اینجا می‌توان اولین صحنه‌ی آفرینش را دید. آفریدگاری خوش‌خیال، و انسان‌هایی که به منصه‌ی ظهور می‌رسند تا تنِ برهنه‌ی او را بپوشانند. این برداشت من را یاد یک حدیث قدسی معروف می‌اندازد که عارفان از آن برای تبیین انگیزه‌ی آفرینش استفاده می‌کنند.« کنتُ کنزأ مخفیا…» گنجی مخفی بودم که می‌خواستم خودم را عیان سازم. تا دوستم بدارند و دوست بدارم. در واقع هستی تجلیِ صفاتِ خداست. و در این اثر آفریدگاری را می‌بینیم که نه مرد که زن است و انسان به نمایندگی کل هستی لباس اوست.

بخش دیگر این روایت معماریِ این بنای مسجد مانند است که به وضوح چهره‌هایی در حال عذاب کشیدن از ورای دیوارها پیداست. می‌توان روایت متعددی داشت. ساده‌ترینش این است که اثر به بیان ِ یک اضطراب رایج که ادیان در ذهن بشر گنجانده‌اند پرداخته است. روح‌های معذبی که پس از مرگ رنج ابدی می‌کشند. در برداشت دیگر می‌توان انسان‌هایی را دید که در دلِ دیوارند. این دیوار می‌تواند هنجارها و محدودیت‌های اخلاقی و فلسفی باشد که انسان را به قهقرا می‌کشاند و امید و ایمان و توانایی دوست‌داشتن و در یک کلام باور را از ایشان سلب می‌کند و این کاملا در تضاد با هدف و نیت آفرینش و در جهتِ خلاف رضایت و شادی ِ معصومانه در چهره‌ی زن است.

در برداشت دیگری از اجزای این روایت می‌توان اضطراب هستی‌شناسانه‌ی زمان را دید. در این اثر چرخه‌ی عاطل هستی به نمایش گذاشته شده است. زاد و ولد آدمها و تبدیل شدن آنها در یک چشم بهم زدن به روح‌هایی که در رنج ابدی خواهند بود و جهانی کاملا سرد و بی‌تفاوت به سرنوشت آدمی. درواقع می‌توان این اثر را ترسیم غم‌انگیزِ حقارت جایگاهی بشر و تراژدیِ بی‌اهمیت بودن او در هستی دانست و آگاهی دردناکی بر فاجعه‌ای که بشر را احاطه کرده است(اشاره به تعداد زیاد کلاغ‌ها در اثر) باید دقت داشت که مردگان در این اثر توانایی رنج کشیدن دارند و این ترسی است که از باوری مذهبی بر روح این اثر سایه افکنده است. در واقع در این برداشت می‌توان گفت دیالکتیک تولد و مرگ بیان می‌شود. برخورد دو متضاد و حقیقت کلانی که از این روایت برمی‌خیزد یا سنتزی که حاصل می‌شود غلبه‌ی تباهی است نه پیامی از امید.

آنچه از دیدگاه روانکاوی در این اثر به چشم می‌خورد برتری شور مرگ بر شور زندگی یا غلبه‌ی تاناتوس بر اروس است. زیرا انسان‌های انبوهی که بافته شده‌اند گویا همسان‌هایی یکدستند. مانند قطعات یکسانی که درکارخانه‌ها تولید می‌شوند. گویی در این برداشت آخر نداشتن اراده‌ی آزاد و بازیچه‌ی دست دستگاه آفرینش بودن و بوالهوسی هستیِ بی‌تفاوت به بیان درآمده است که همسو است با فلسفه‌ی نیچه که او نیز به اراده‌ی آزاد قائل نیست.

 

مطالب دیگر

  1. تحلیل نقاشی مسخ یک رویا اثر سولماز نباتی
  2. نقد کیوان خلیل نژاد بر آناکرونیز سولماز نباتی
  3. تحلیل نقاشی معمای آرزو: مادرم، مادرم اثر سالوادر دالی
  4. تحلیل نقاشی درک عشق از جهان اثر فریدا کالو
  5. این یک پیپ نیست؟
  6. تحلیل نقاشی دختری با گوشوارۀ مروارید
  7. تحلیل نقاشی ازدواج آرنولفینی
  8. تحلیل نقاشی سیب زمینی خورها

تحلیل نقاشی برزخِ مریم مقدس اثر سولماز نباتی

 

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

19 ساعت ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

4 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

5 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

1 هفته ago

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آب‌هایِ اعماق

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آب‌هایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…

2 هفته ago