شعر کلاسیک

خمریات حافظ: بهاءالدین خرمشاهی

بخش اعظم دیوان عظیم حافظ «خمریات» اوست. بسیاری از مضامین دلنشین حافظ یا به وصف صفات می و کار و بار می‌خوارگی و آداب و اخلاق آن و نیز مقارنات و ملازمات آن اختصاص دارد. از ساقی و جام و میخانه و میکده و پیر میکده و پیر می‌فروش که خود به مدد استعاره بزرگ می‌شود و دری به جهان اسرارآمیزی به نام خرابات و دیرمغان باز می‌کند و حریف و همدم و محتسب و دیگرها که هم در معنای حقیقی_عینی و هم در معنای استعاری_عرفانی، اینهمه قول و غزل و بیت‌الغزل فراهم آورده‌اند.

این حرف را بارها پژوهندگان حافظ گفته‌اند که دو باده در حافظ داریم: انگوری و عرفانی. یا دو معشوق در دیوان حافظ مطرح و مخاطب است: زمینی_انسانی، آسمانی_عرفانی. نگارنده به نوع سومی از می و معشوق در حافظ قائل است و بر آن است که بیشترینۀ  اشعار حافظ در این زمینۀ سوم است و آن همانا می و معشوق ادبی یا کنایی است.

همۀ این انواع با ذکر مثال روشن خواهد شد. اما پیش از ذکر مثال باید گفت حافظ می انگوری و معشوق جسمانی را با اشتها و حضور قلب و با احساس می‌ستاید اما می و معشوق کنایی «ادبی» را که نه به صورت جزئی عینی بلکه به صورت کلی طبیعی یا کلی عقلی انتزاعی وجود دارد، بی‌حضور قلب و با کمک عقل و حافظه و مضمون‌سازی و قریحۀ هنری و عادت و سنت ادبی، طرح و مطرح می‌کند.

مثال برای بادۀ انگوری

_ شرابی تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش   که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

_ من و انکار شراب این چه حکایت باشد         غالباً این‌قدرم عقل و کفایت باشد

_ ساقی ار باده از این دست به جام اندازد         عارفان را همه در شرب مدام اندازد

_ بود آیا که در میکده‌ها بگشایند                    گره از کار فروبستۀ ما بگشایند

_ شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند      که زیرکان جهان از کمندشان نرهند

 

مثال برای بادۀ عرفانی

_ ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت    این نقش‌ها نگر که چه خوش در کدو ببست

_ صوفی از پرتو می راز نهانی دانست         گوهر هرکس از این لعل توانی دانست

_ آن روز شوق آتش می خرمنم بسوخت    کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت

_ به هیچ دور نخواهند یافت هوشیارش    چنین که حافظ ما مست بادۀ ازل است

_ عکس روی تو چو در آینۀ جام افتاد        عارف از خندۀ می در طمع خام افتاد

_ اینهمه عکس می و نقش نگارین که نمود  یک فروغ رخ ساقی‌ست که در جام افتاد

_ دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند    گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

_ ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت          با من راه‌نشین بادۀ مستانه زدند

و بسی نمونه‌های دیگر. نمی‌توان گفت باده یا جام یا ساقی یا میخانه در این ابیات به معنای واقعی کلمه به کار رفته است. بلکه حتماً باید به معنای مجازی و استعاری‌اش حمل کرد وگرنه اگر به معنای عادی و عینی‌اش حمل کنیم، غالباً معنای سالم و محصلی از بیت یا غزل برنمی‌آید.

مثال برای بادۀ ادبی کنایی

بادۀ ادبی کنایی که اکثریت خمریات حافظ را تشکیل می‌دهند، چنانکه گفته شد، جزئی و عینی نیست، بلکه کلی و انتزاعی است و باده‌ای است که سخنان حکیمانه و مضامین شاعرانه‌ای در اطراف آن و به بهانۀ آن پرداخته می‌شود.

_ می‌خور که هرکه آخر کار جهان بدید   از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت

_ بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند  کانکس که پخته شد می چون ارغوان گرفت

_ ساقی بیار باده که ماه صیام رفت     در ده قدح که موسم ناموس و نام رفت

_ بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد  هلال عید به دور قدح اشارت کرد

_ مقام اصلی ما گوشۀ خرابات است     خداش خیر دهاد آنکه این عمارت کرد

_ بهای بادۀ چون لعل چیست جوهر عقل  بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد

و یک نمونۀ کامل و عالی از می ادبی:

حاصل کارگه کون و مکان اینهمه نیست  باده پیش آر که اسباب جهان اینهمه نیست

بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی         فرصتی دان که ز لب تا به دهان اینهمه نیست

 

منبع

ذهن و زبان حافظ

بهاء‌الدین خرمشاهی

نشر ناهید

صص170-167

 

مطالب مرتبط

  1. وجوه عظمت و امتیاز حافظ: خرمشاهی
  2. شرح اولین غزل حافظ: خرمشاهی
  3. دلایل محبوبیت حافظ: دکتر مرتضوی
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

پنج دلیل که ادبیات ایران در جهان جدی گرفته نمی‌شود

پنج دلیل که ادبیات ایران در جهان جدی گرفته نمی‌شود آیدا گلنسایی:  بسیاری از آثار…

6 روز ago

رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر!

رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر! آیدا گلنسایی: رمان دشمن عزیز…

2 هفته ago

توصیه‌های اپیکور برای شاد زیستن

توصیه‌های اپیکور برای شاد زیستن

3 هفته ago

نگاهی به رمان «هیچ دوستی به‌جز کوهستان‌» نوشتۀ بهروز بوچانی

نگاهی به رمانِ «هیچ دوستی به جز کوهستان‌» نوشتۀ بهروز بوچانی آیدا گلنسایی:  «هیچ دوستی…

4 هفته ago

بریده‌هایی از خطابۀ نوبل ماریو بارگاس یوسا

بریده‌هایی از خطابۀ نوبل ماریو بارگاس یوسا «به روشنی به یاد می‌آورم که تبدیل شدن…

4 هفته ago