حسین پاینده: دانشور در رمان «سووشون» از سطح به عمق رفت و توانست به تحلیلگری توانمند تبدیل شود: شخصیتپردازی در این رمان از درجه بالایی برخوردار است و این رمان بعد از رمان «بوف کور» به طرزی عجیب و غریب و به صورت رسمی و غیررسمی در ایران تکثیر شد و اگر بخواهیم سه اثر ماندگار در بین رمانهای ایرانی نام ببریم، میتوان این سه اثر را «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری، «بوف کور» صادق هدایت و «سووشون» سیمین دانشور دانست.
این منتقد ادبی با بیان اینکه ویژگی سیمین دانشور پویایی مستمر در همه سالهای نویسندگیاش بود، ادامه داد: دانشور نویسندهای است که دائما دینامیک است و دائما میخواست بیاموزد، که شاید این مسأله به خاطر معلم بودنش بود و او به همین خاطر توانست با چند نسل از مخاطبان ارتباط برقرار کند.
پاینده در ادامه با خواندن بخش آغازین رمان «سووشون» به تشریح جزییات این بخش و نقش شخصیتپردازی در ادامه رمان پرداخت و توضیح داد: دانشور در همین صفحه اول رمان از روش براعت استهلال در شعر فارسی و همچنین سبک مینیاتور در نقاشی بهره میگیرد. منظور از براعت استهلال، آماده کردن خواننده است برای آنچه که نویسنده قرار است به مخاطب بگوید و باعث شود که مخاطب از نویسنده بپذیرد، در مینیاتور نیز همه چیز در ابعاد کوچک فشرده میشود؛ ولی این فشردگی هیچ چیزی از هنر کم ندارد و در واقع نوعی ایجاز در به کارگیری آنها وجود دارد. دانشور از هر دو این تکنیکها به درستی و به خوبی استفاده کرده بود؛ زیرا آنها ملکه ذهنش شده بودند.
او افزود: دانشور در همان صفحه اول سعی میکند کاری کند که مخاطب رمان را رها نکند و او را وامیدارد که همراه با «زری»، شخصیت اول داستان، همراه شود. همین صفحه نخست محملی برای معرفی دو شخصیت اصلی، یوسف و همسرش، است. کاری که دانشور در اینجا میکند، این است که آنها را در موقعیتی قرار میدهد و آنچه را که در پیرامون آنها اتفاق میافتد، شرح می دهد. او در این داستان با استفاده از شیوه براعت استهلال به معرفی شخصیتها میپردازد و از طریق قرار دادن آنها در موقعیتی برملاکننده داستان خود را پیش میبرد. همه اتفاقاتی که بعدها در داستان رخ میدهد، نشانههایی در همان صفحه نخستین دارند. همچنین او به شیوه مینیاتوری عنصر کشمش را در داستانش به کار میگیرد.
این استاد دانشگاه در ادامه عنوان کرد: آنچه که در گفتار دانشور در صفحه نخست میبینیم، اصلا مسائل زایدی نیست. دانشور مانند یک طراح حسابگر تک تک جملات را سنجیده و به گونهای چیده است که بعدا در رمان کارکردی داشته باشند. در این داستان یوسف شخصیتی تکافتاده و محکوم به انزواست. ما در این داستان یک انزوا و دورافتادگی میبینیم که بذر آن در صفحه اول کاشته شده و این همان است که به آن براعت استهلال میگوییم که در ادامه رمان به صورت مینیاتوری بسط پیدا میکند و میتوان آن را در جای جای داستان دید.
پاینده سپس به تصویر سیاست در رمان «سووشون» اشاره کرد و گفت: تصویری که از سیاست در رمان به مخاطب داده میشود، تصویری بسیار کثیف و سیاه است. متقابلا گفتمان آگاهی تاریخی در گفتار و رفتار یوسف برجسته است و او حتا از همکاری کردن با ایلها و طایفههایی که با دولت مرکزی در جنگاند و به این خاطر با انگلیسیها همکاری میکنند، حمایت نمیکند، که از این نظر هم میتوان گفت هنوز رمان دانشور در کشور ما فهمیده نشده است.
او در ادامه با بیان اینکه شخصیتهای محوری در رمان «سووشون»، زری و یوسف هستند و ما به این دلیل که روایت از درون ذهن و شرحی که زری از وقایع میدهد، بیشتر به زری نزدیک هستیم، گفت: زری در همان صحنه اول داستان دلش میلرزد و از یک سو میترسد. در سراسر این رمان حرکت آونگوار زری بین گفتمان زنان که فقط آرامش میخواهد و گفتمان چالشگرانهای که یوسف آن را نمایندگی میکند، در حرکت است و این حرکت تا پایان ادامه پیدا میکند. در رفتار زری تزلزلی وجود دارد؛ ولی در پایان میبینیم که زری گفتمان چالشگرایانه یوسف را اختیار میکند و دانشور به زیبایی در همان صفحه اول این حرکت آونگوار مینیاتوری بین گفتمان زنانه و گفتمان چالشگرایانه یوسف را به خواننده منتقل میکند و آن را به شیوهای هنرمندانه به کار میگیرد.
این مترجم و منتقد ادبی در ادامه با بیان اینکه بر اساس ادلههای زیادی میتوان دوران نویسندگی دانشور را به چند مقطع تقسیم کرد، اظهار کرد: او نویسندهای است که از ابتدا تا انتها خیلی متفاوت نوشته است؛ گاهی عامهپسند، گاهی رئال و گاهی مدرن و حتا داستان پستمدرنی هم دارد. او در سبک نوشتنش پویایی داشته است. اگر تمام آثار او را از آغاز نویسندگیاش تا پایان بخوانیم، میتوان خط سیری از عامهپسندی به رئال و سپس اثری از پستمدرنیسم را ببینیم. شاید اگر رمان «کوه سرگردان» که نفهمیدیم چه کسی آن را دزدید، منتشر میشد، میتوانست به خوبی این حرکت دانشور را نشان دهد.
پاینده اضافه کرد: به کار بردن شیوههای نو در داستاننویسی یکی از مشخصههای سیمین دانشور در رمان «سووشون» است و اگر این رمان را با داستانهای قبل از خودش مقایسه کنیم، میبینیم که این رمان چقدر با آنها متفاوت است؛ چرا که در این رمان دانشور از براعت استهلال و تکنیک مینیاتور در نقاشی استفاده کرده است که نشان میدهد او ادبیات کهن و هنر را به خوبی میشناخته است و آن را در رماننویسی به کار برده است. دانشور با این کار ژانری را که در آن زمان نوپا بود، مانند یک نهال پرورش داد، آن هم در زمانی که خبری از رماننویسی در ایران نبود؛ بنابراین اگر الآن رمان سبک پرطرفداری در کشور است، به خاطر نوشتن «سووشون» است.
این استاد دانشگاه در پایان نیز اظهار کرد: نوآوری سبکی و استفاده از ادبیات و هنر کهن، راز ماندگاری دانشور است. او در نگارش این رمان از ادبیات کلاسیک غفلت نکرده است. دانشور مانند یک شهرزاد که باید دائما قصه بگوید تا زنده بماند، خود را نشان میدهد. او در رمان «سووشون» با اشرافی که به ادبیات کلاسیک و هنر ایرانی داشت، توانست برخی صناعات و شیوههایی را که در ادبیات کهن ما وجود داشت، درونی کند و در ادامه به رمان پیوند بزند.
حسین سناپور : رمان «سووشون» را 30 سال پیش خوانده بودم و در آن زمان از آن بسیار خوشم آمده بود. اما وقتی که قرار شد در رابطه با «سووشون» صحبت کنم، فرصتی شد تا دوباره این رمان را بخوانم. پس از خواندن دوباره «سووشون» متوجه شدم که این رمان مانند بعضی از رمانها که بیدلیل مطرح میشوند، نبوده و خواندنش همچنان جذاب و دلچسب است. پس از خواندن رمان مطمئن شدم که «سووشون» فعلا حداقل یکی از 10 رمان ماندگار داستاننویسی ماست. اما ممکن است در طول 20 – 30 سال آینده با تولید رمانهای خوب، این رمان از بین 10 رمان ماندگار ادبیات ایران حذف شود.
این داستاننویس افزود: همین که تا به حال رمان «سووشون» از بین رمانهای ماندگار حذف نشده است، نشان میدهد که این رمان اثر مهم و حیرتانگیزی است که به خوبی نوشته شده است. این خوب بودن به این دلیل است که دانشور به استفاده از تکنیکها مسلط بوده است؛ البته او در آثار بعدی دست کم در «جزیره سرگردانی» افت کرده است؛ به گونهای که در این رمان ما با یک رمان سبُک روبهرو هستیم. به نظرم رمان «جزیره سرگردانی» با «سووشون» فاصله زیادی دارد که دلیل آن هم خوبی «سووشون» است.
سناپور در ادامه با اشاره به صفحه آغازین رمان «سووشون»، اظهار کرد: به نظرم فصل ابتدایی «سووشون» بسیار درخشان است و از این نظر یکی از زیباترین شروعها را در کل داستاننویسی ما دارد.
او همچنین گفت: در این رمان یک طرف حاکم و انگلیسیها قرار دارند و در طرف دیگر هم مردم بدبخت و بیچاره. در این میانه، افراد فرصتطلبی هستند که مدام در ترس هستند و همین ترس باعث میشود که با حکام و انگلیسیها همراه شوند. عدهای هم هستند که با این دو گروه همراه نمیشوند که پرچم اینگونه افراد، یوسف است.
سناپور خاطرنشان کرد: در رمان «سووشون» همه وقایع از چشم و نگاه زری گفته میشود. نویسنده نگاهی کاملا اجتماعی دارد و از این نظر تصویر خیلی گستردهای از اجتماع آن زمان به ما نشان میدهد که یکی از دلایل فوقالعاده بودن رمان هم همین موضوع است. دانشور توانسته با کلکهای تکنیکی، تصویر بسیار خوبی از مسائل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به ما بدهد.
او در ادامه با بیان اینکه به گمان من شخصیت محوری رمان «سووشون»، زری است و شخصیت دوم، یوسف است، عنوان کرد: دلیل این ابراز نظر این است که در تمام رمان این زری است که حسها، ترسها، دانستهها و نادانستههای او را میدانیم و او کسی است که ما با حسها و ترسها و آرزوهایش آشنا هستیم. از همان صفحه نخست بلافاصله با مسأله زری، زنی که میخواهد خانواده و شوهرش را حفظ کند، مواجه میشویم. این کشمکش در رفتار و گفتار او در طول رمان وجود دارد تا اینکه در اواخر داستان ترس زری از بین میرود و گرایش به پایداری در زری عیان میشود. یکی از زیباییهای فصل اول این است که ما با نمایندگان قشرهای مختلف که بعدها در رمان میآیند، روبهرو میشویم.
این نویسنده در ادامه توضیح داد: در این رمان ما خانواده را در دل اجتماع میبینیم و بازتاب همه اتفاقاتی که در اجتماع میافتد، به نوعی در خانه نیز نمود مییابد. دانشور با این روش استادانه نشان میدهد که خانه و اجتماع چقدر به هم شباهت دارند که این موضوع نیز یکی از برجستگیهای این رمان است. همچنین او بر خلاف اینکه گفته می شود زنان در تحولات تاریخی نقش ندارند، نشان میدهد که آنها چقدر در اتفاقات تاریخی و تحولات اجتماعی و جنگها نقش داشتهاند. او در همین رمان است که چشماندازی از آینده زنان را به ما نشان میدهد. یکی دیگر از مسائل مهمی که در این رمان به خوبی قابل بررسی است، جزیینگری دانشور است. او در این رمان تمام اشیا و آداب فرهنگی ما را مانند یک مستند برایمان روایت میکند. در این رمان بر دانش و سواد تاکید میشود. او از یک طرف بر دانش و سواد تاکید میکند و از طرف دیگر باورهای خرافی را نقد میکند. داستان خیلی غیرمستقیم میگوید که باورهای خرافی نتیجهای ندارند و تنها باوری که به نتیجه درست ختم خواهد شد، باوری است که مبتنی بر دانش و اندیشه است. سناپور ادامه داد: دانشور در این داستان مدام بر نقش فرهنگ و اختلاف فرهنگی انگلیسیها و ایرانیها و همچنین به برگشتن آدمها به ذات و سرچشمه خودشان تاکید میکند. او خیلی غیرمستقیم میگوید هر کسی به اصل خود برمیگردد، که این میتواند یکی از حرفها و پیامهای دانشور در «سووشون» باشد.
او در پایان تأکید کرد: دانشور در این رمان رئالیستی با بهرهگیری از همه نیروهای مختلف و درگیر اجتماع، قشرهای مختلف مردم و فرهنگ تمام آدمها و تقابل آنها با یکدیگر، داستان کاملی برای ما میسازد که همه این مباحث باعث میشود رمان «سووشون» یک رمان خوب باشد. البته ممکن است در این زمان، این رمان برای ما خیلی جذاب نباشد؛ به شرطی که نخواهیم گذشته خود را بدانیم.
(منبع: ایسنا)
مطالب مرتبط
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…