آشنایی با مکتب «سوررئالیسم»
مقدمه
دادائیستها در 1921 دور آندره برتون جمع شدند. لویی آراگون، پل الوار، فلیپ سوپو…و شروع به کنجکاوی در دنیای ضمیر پنهان کردند و در 1922 مکتب سورئالیسم رسمیت یافت. آندره برتون کسانی چون ژان کوکتو و پل والری را کنار گذاشت زیرا عقیده داشت که آنان شهرت طلبند. ژاک پرهور را به سبب خردگرایی او اخراج کرد. لویی آراگون بعدها کمونیست شد و با سران سورئالیسم قطع رابطه کرد. برتون با استالین مخالف بود. اساساً تعهد و التزام با مذاق سورئالیسم سازگار نیست، لذا سورئالیستها با حزب کمونیسم سر سازگاری نداشتند. سوررئالیسم در خلال دو جنگ جهانی بالید. برتون در زمان جنگ جهانی دوم آمریکا بود. در این سالها کمونیسم هم روز به روز محبوبیت بیشتری مییافت.
برتون و الوار و آراگون از اعضای پاریسی دادائیسم بودند. بروتون در زمان جنگ جهانی اول در بهداری ارتش کار میکرد و با بیماران سر و کار داشت. آندره برتون و الوار و لویی آراگون هر سه روانپزشک بودند و با مفهوم ضمیر پنهان فروید آشنایی داشتند. (تعبیر خواب فروید 1900 منتشر شده بود) فلیپ سوپو از دیگر بزرگان سوررئالیسم است که در مورد بوف کور هدایت میگفت این کتاب سرنوشت بشری را خلاصه کرده است. سالوادر دالی نقاش معروف اسپانیایی هم سوررئالیست بود. در جواب خبرنگار آمریکایی که پرسیده بود سوررئالیسم چیست گفته بود من سورئالیسمم. سالوادر دالی شکل و قیافه و رفتارهای بخصوصی داشت و زمانی گفته بود که تنها تفاوت او با یک دیوانه این است که او دیوانه نیست. سوررئالیسم هم مثل مکتبهای دیگر در فرانسه پیدا شد و در آنجا بالید اما به سرعت به سرزمینهای دیگر هم رفت. ده سال طول کشید تا به انگلستان رسید. دایلن تامس انگلیسی در اوایل شاعری خود سوررئالیست محسوب میشود. فدریکو گارسیا لورکا و رافائل آلبرتی هم از پیشگامان سوررئالیسم در اسپانیا هستند. برخی شاعر در نیویورک لورکا را بزرگترین متن شعری سوررئالیسم میدانند.
سورئالیسم به کشورهای شرقی هم آمد. بوف کور صادق هدایت مورد تمجید سوررئالیستها قرار گرفته و آن را اثر مهمی در سوررئالیسم خواندهاند. آدونیس شاعر معروف عرب که به ایران سفر کرده است، سوررئالیست است.
آشنایی با مکتب «سوررئالیسم»
سوررئالیسم یعنی چه؟
سوررئالیسم در یک کلام برخورد روانی با ادبیات است. به عبارت دیگر ادبیات به اضافه مسائل روانی است. این واژه را گیوم آپولینر وضع کرد. در هر دورهای ادبیات تحت تأثیر فلسفۀ آن دوره است. سوررئالیسم هم محصول رشد روانکاوی جدید در قرن بیستم است. اما نباید پنداشت که سوررئالیسم فقط بحث فراواقع است، چون آمیزشی از واقعیت و فراواقعیت است. میتوان گفت نویسنده با چشم سَر واقعیت را میبیند اما آن را با چشم سِر تعبیر و تفسیر میکند. راوی بوف کور وقتی به نزد زنش میرود خود را پیرمردی خنزرپنزری میبیند. بدین ترتیب اگر هم واقعیت مطرح میشود، نگاه و تعبیر فراواقعی است، چنان که در بوف کور اکثرا چنین است.
آندره برتون در 1924 مانیفست سوررئالیسم را منتشر کرد. بر طبق آن سوررئالیسم خودکاری ذهن است، تقریر و تحریر تفکرات بدون تحکم و قید و بند عقل و به صورت آزاد. روش کار، نوشتن خود به خود یعنی نگارش اتوماتیکمان است، با شتاب و بدون وقفه نوشتن و حتی نثطهگذاری را فراموش کردن. ادبیات باید خلقالساعه باشد، با اصطلاحات قدما بر بدیهه باشد نه بر رویه.
میدانهای مغناطیسی اولین تجربه در این زمینه بود که برتون و فلیپ سوپو با هم در 1919 منتشر کردند. سوررئالیستها برای رویا اهمیت بسیار قایل بودند و لذا معتقد بودند که باید رویا و حقیقت را درهم آمیخت تا بتوان حقیقت برتر را توضیح داد و به این جهت برخی آنان را دشمن عقل و منطق معرفی کردهاند. رسالۀ تعبیر رؤیای فروید برای سوررئالیستها مهمترین کتاب و به اصطلاح کتاب مقدس آنان بود.
فروید میگفت تعبیر خواب شاهراهی است که به شناسایی ناخودآگاه رهنمون میشود. برتون وضوح را بزرگترین دشمن مکاشفه میدانست. او بیشتر شاعر بود تا رماننویس و چندین مجموعه شعر دارد. بکت شعرهایی از او و الوار را به انگلیسی ترجمه کرده است. اساساً سوررئالیستها بیشتر به شعر مایلند هرچند رمان هم نوشتهاند. رمانهای آنها شباهتی به رمان سنتی ندارد. برتون رمان ناجا را نوشت و آراگون رمان دهقان پاریسی را. اما برتون چندان با رمان نویسی میانۀ خوشی نداشت. آراگون میگفت: « من به دنبال این بودم که نوعی رمان تازه بسازم که همۀ قواعد سنتی قصهنویسی را زیر پا بگذارد، رمانی که نه روایتی داشته باشد و نه شخصیت پردازی.» نویسنده کتاب دادا و سورئالیسم بعد از ذکر جملۀ فوق میگوید: « آراگون میخواهد بگوید واکنشهای منتقدانهای که از قراردادهای رمان رئالیستی آب میخورند، در مورد اثری که هدفش «ترسیم تصویری از ذهن» است راه به جایی نمیبرند.
اصول سوررئالیسم
سوررئالیستها برای رویا ( تفسیر خواب، عوالم خلسه) اهمیت فوقالعادهای قایلند. آندره برتون مینویسد سن پل رو وقتی که میخوابید به در خانهاش تابلویی آویزان میکرد که شاعر مشغول کار است. به نظر سورئالیستها انسان هر شب در خواب گنجینهای کسب میکند که هنگام روز بر بادش میدهد، باید این گنجینه را به خود بازگرداند.
سالوادر دالی_ که میگویند زبانِ رویاها را به ما آموخت_ میگفت نقاشیهای من عکسهای روتوش شدۀ رویا هستند.
2. دیوانگی
آندره برتون میگوید دیوانگان بیش از فرزانگان به امور درونی معرفت دارند. پارانویا مورد توجه سوررئالیستها بود. دیوانه همیشه در منطقۀ ممنوع در رفت و آمد است. آندره برتون در رمان ناجا دیوانگی را مطرح کرده است. کریستف کلمب با دیوانگان به راه افتاد تا امریکا را کشف کرد. سوررئالیستها به قصد فتح قارۀ بیکرانی راه میافتند که تا کنون کسی به آن نرسیده است.
3. امر شگفت و خارقالعاده
سوررئالیستها کلاً به امور خارقالعاده و غیرمتعارف توجه داشتند و میگفتند جادو گوشت و خون شعر است. به نظر برتون هنرمند موظف نیست محاکات کند یا با ریسمان عقل و منطق دست خود را ببندد. زبان هم نباید کاربردی باشد. «مقصود اصلی هنر و حتی زندگی این بود که تعریف ما را از واقعیت به قدری بسط دهد که شگفتانگیز را هم دربربگیرد.
4. اشیاء سوررئالیستی
اشیایی که فقط در خواب وجود دارند. این اصطلاح را سالوادر دالی وضع کرده بود. او اتومبیل غولآسایی با لباس زنان ساخت.
5. لاشۀ خوشگوار
گاهی کسی سوالی در کاغذی مینوشت و کس دیگری بدون آن که از سوال آگاه باشد جواب میداد. نمونههایی از این سوالها و جوابها:
_ماه چیست؟
_آبگینه فروش کشور عجایب!
_روز چیست؟
_زنی مشغوا استحمام در غروب!
_غیبت چیست؟
آب زلال آرام، آینۀ متحرک
6. تصادف
تصادف و اتفاق در هنر، به وجود آمدن آثار هنری و ادبی دربارۀ مکتب «سورئالیسم»به صورت کاملا اتفاقی و تصادفی. به قول برتون عبور به آن سوی آئینه.
7. هزل و طنز
میگفتند هزل امتناع از قبول خرافات است.
8. نگارش خودکار
در بیانیۀ سوررئالیسم آمده که سوررئالیسم بیان اندیشۀ القا شده در غیاب هرگونه نظارت عقل و فارغ از هر نوع نظارت هنری یا اخلاقی است. لذا یکی از شیوههای نگارشی در مکتب سوررئالیسم جریان سیال ذهن است.
9. لحظه سوررئالیستی
در این لحظات تصاویر بدون ارادۀ شخص به ذهن او میآیند.
10. تصاویر سوررئالیستی
تصویر سوررئالیستی حاصل رهایی و آزادی ذهن است. ترکیب متضادها و متخالفهایی است که ربطی به جهان معمولی و متعارف ندارند.
11. اروتیسم و پورنوگرافی
اروتیسم مورد توجه سوررئالیستها بود. گیوم آپولینر رمان پورنو نوشته بود. دهقان پاریسی هم از این دست است.برخی آن جملۀ معروف آراگون را هم که در چشم همه زنها یک برق سوررئالیستی میدرخشد به این مقوله مربوط کردهاند که گمان نمیکنم صحیح باشد.
12. گسست در متن
متن سوررئالیستی به سبب تصاویر سورئالیستی مانند رویا از هم گسسته و پراکنده است.
سطرهایی از بوف کور صادق هدایت
«در این لحظه افکارم منجمد شده بود، یک زندگی منحصر به فرد عجیب در من تولید شد. چون زندگیم مربوط به همۀ هستیهایی میشد که دور من بودند، به همه سایههایی که در اطرافم میلرزیدند و وابستگی عمیق و جداییناپذیر با دنیا و حرکت موجودات و طبیعت داشتم و به وسیلۀ رشتههای نامرئی، جریان اضطرابی بین من و همۀ عناصر طبیعت برقرار شده بود_ هیچگونه فکر و خیالی به نظرم غیرطبیعی نمیآمد_ من قادر بودم به آسانی به رموز نقاشیهای قدیمی، به اسرار کتابهای مشکل فلسفه، به حماقت ازلی اشکال و انواع پی ببرم.زیرا در این لحظه من در گردش زمین و افلاک در نشونمای رستنیها و جنبش جانوران شرکت داشتم، گذشته و آینده دور و نزدیک با زندگی احساساتی من شریک و توام شده بود.»
منبع
مکتبهای ادبی
دکتر سیروس شمیسا
نشر قطره
خلاصۀ صص 169-174
آشنایی با مکتب «سوررئالیسم»
آشنایی با مکتب «سوررئالیسم»
«دیروز خیلی دیره» نوشتۀ شهلا حائری: شفای نهفته در بازیابی خاطرات آیدا گلنسایی: «دیروز خیلی…
گفتوگو با فروغ، شاملو، سهراب، اخوانثالث و... گفتوگو با فروغ، شاملو، سهراب، اخوانثالث و... گفتوگوی…
«نکاتی دربارۀ معناداری شعر»، دکتر تقی پورنامداریان
«بیتو به سر نمیشود»، مولوی با صدای فریدون فرحاندوز (بیشتر…)