کاریزما تواناییِ مسحور کردن و تحت تأثیر قرار دادن دیگران است، حاصلِ ارتباطات عالی و مهارتهای میانفردی که میتوان آنها را آموخت و بهبود بخشید، بنابراین، شکوفایی آن امکانپذیر است و میتوان بسیاری از عوامل کلیدی در شکلگیری یک شخصیت کاریزماتیک را شناسایی کرد.
شکی نیست که شخصیتهای کاریزماتیک جزء موفقترینها هستند. پروفسور وایزمَن (wiseman) از دانشگاه هِرتفوردشایرِ انگلستان، تخمین میزند که ۵۰ درصد از کاریزما ذاتی و ۵۰ درصد آن، اکتسابی است. ترکیبات کلیدی کاریزما شامل کارهای سادهای میباشند که با تمرین، بخشی از شخصیت شما میشوند، تعامل شما با اطرافیانتان را بهتر میکنند و رضایت کلی شما را از زندگی بالا میبرند. در اینجا به هفت ویژگیِ افراد کاریزماتیک اشاره میکنیم که میتوانید آنها را در خود بپرورانید.
در حین گوش دادن به حرفهای طرف مقابل، تمام توجه خود را به او معطوف کنید و اگر سؤالی به ذهنتان رسید، بپرسید. حین گفتگو، بهتر است که بیش از یک بار وسوسه نشوید تا به تلفن همراه خود سَرَک بکشید، چه بهتر که یک بار هم این کار را نکنید. احتمالا برای انجام این مورد به تمرین احتیاج خواهید داشت، چون وسوسهی این کار زیاد است. محققان دانشگاه کلورادو دریافتهاند که سراپا گوش بودن میتواند جلویِ سوءتفاهم را بگیرد و افراد را به بیشتر حرف زدن ترغیب کند. گوش دادنِ توأم با اشتیاق و توجه، ارتباطات شما با خانواده، دوستان و همکارانتان را بهتر میکند. شنوندگان خوب، نزد مردم نیز جایگاه مثبتی دارند.
عجله نکنید و روی هر جمله فکر کنید. هر چه بیشتر از صداها، کلمات و عبارات پُرکننده (اِ، اوم، مثلا، راستش، میدونی و غیره) استفاده کنید، وضوحِ کلام شما کمتر میشود. به ویژه، هنگامی که با بیش از یک نفر یا با گروهِ تازهای از افراد صحبت میکنید، از قبل تمرین کنید. این سؤالات را از خودتان بپرسید: آیا من هر چیزی را که لازم است بگویم، میگویم؟ آیا همهی حرفهایی که میزنم، ضروری است؟ آیا از گفتنِ این حرفها، هدف روشنی دارم؟
یک لبخند واقعی، لبخندی است که از درون جان میگیرد و با چشم و لبِ خندان نمایان میشود و به آن لبخندِ دوشِن میگویند. منظور ما این نیست که همیشه و همواره باید لبخند به لب داشته باشید! اما زمانی که لبخند شما واقعی باشد، افراد تمایل بیشتری به صحبت کردن با شما پیدا میکنند. روانشناسان دانشگاه کالیفرنیا در بِرکلی، ۱۴۱ عکس از دانشآموزان دبیرستانیِ کالج میلدز را از سالنامهی تحصیلی سال ۱۹۶۰ و عکس همان افراد را در سنین ۲۷، ۴۳ و ۵۲ سالگی بررسی کردند. شانسِ ازدواج، متأهل ماندن و احساس رفاه شخصی در دخترانی که لبخند دوشِن به لب داشتند، بیشتر از دخترانی بوده است که لبخند مصنوعی داشتند. این نتایج، طیِ سی سال مطالعات تکمیلی، ثابت مانده است. افزون بر این، مشخص شد که «ظاهر» هیچ ارتباطی با میزانِ رضایت از زندگی ندارد و همه چیز از باطن افراد نشأت میگیرد. زمانی که از درون لبخند میزنید و اینگونه به شخصیت مهربانتان جلا میبخشید، بیشتر از آنچه که فکرش را میکنید به دنیا انرژی مثبت میدهید و همان انرژی را از دنیا دریافت میکنید.
تصور کنید نخی از ناف تا سر شما کشیده شده و شما را به سقف متصل کرده است . این ترفندِ رقاصان کهنهکاری است که میخواهند حالت بدنی درست را تمرین کنند و این متد برای ما هم مفید است. حالتِ بدنی خوب، ما را مطمئن و استوار جلوه میدهد. اگر از حالت بدنیتان احساسِ اطمینان نمیکنید، آنقدر این تمرین را تکرار کنید تا بالاخره بتوانید آن را به خوبی انجام دهید. فراموش نکنید شانههایتان را پایین نگه دارید.
تاکنون این جمله را شنیدهاید: «نحوهی بیانِ گفتهها مهمتر از خودِ گفتههاست». اگر ناچار به انتقاد از کسی هستید، پیش از این کار، به این فکر کنید که دوست دارید از خودتان چگونه انتقاد شود. رُک باشید، به مشکل موجود بپردازید، راهحل پیشنهاد کنید، بازخورد دریافت کنید و یک چارچوب زمانی ایجاد کنید. همزمان، جایی که حق با طرف مقابل است، حرفش را تأیید و از او تعریف کنید. کاری کنید که دیگران در صورتِ داشتنِ شایستگی، احساس مهم بودن کنند، مثلا پس از یک پروژهی تکمیلشده یا ارائهای که خوب پیش رفته است، از افراد تعریف کنید. ایجاد اعتماد به نفس در خودتان عالی است، اما ایجاد اعتماد به نفس در دیگران، کاری است که یک شخصیت کاریزماتیک انجام میدهد.
دیل کارنِگی (Dale Carnegie)، نویسندهی افسانهای و موفقی که به عنوان «آقای کاریزما» معروف است، زمانی گفت: «نام یک فرد برای خودِ او، شیرینترین نام و مهمترین صدا به هر زبانی است». نام، ساده و در عین حال تأثیرگذار است. وقتی برای نخستین بار نام کسی را میشنوید، آن را با گفتنِ جملاتی نظیر: «سلام، سارا!» یا «از دیدار تو خوشوقتم سارا!» برای او تکرار کنید. هنگام خاتمه دادن به صحبت نیز از نام فرد استفاده کنید که کمک بسیار زیادی خواهد کرد. میتوانید نام افراد را روی پیشانی آنها تجسم کنید یا آن را با یک ویژگی از صورتشان به خاطر بسپارید، مثلا: «چشمان سارا». اگر هیچ کدام کمکی به شما نکرد، پس از آشنایی با یک فرد جدید، نام او را همراه با یک کلمهی کوتاه توصیفی در تلفن همراه خود ثبت کنید.
زمانی که فردی در حال صحبت کردن با شماست و چه زمانی که خودتان در حال صحبت با کسی هستید، تماس چشمی را فراموش نکنید. تماس چشمی یکی از مهمترین جنبههای ارتباطات است و این امکان را به شما میدهد که ببینید پیام شما واقعا به فرد مقابل منتقل شده است یا نه. تماس چشمی باعث میشود هم طرف مقابل روی صحبتهای شما متمرکز باقی بماند و هم شما روی کلمات و معانی آنها متمرکز باقی بمانید. اگر قرار است سخنرانی کنید، تا جای ممکن با تمام حضّار، تماس چشمی برقرار کنید، زیرا با این کار، آنها احساس نزدیکی بیشتری با شما خواهندکرد.
برگرفته از: forbes.com
چگونه از «دادگاه بیستوچهار ساعتی ذهن» و «محکومیتهای مداوم» رها بشویم؟
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…