کافهکاتارسیس «هشتساله» شد
هشتسال پیش بود که کافهکاتارسیس در فضای مجازی چشم به جهان گشود. هدف از تأسیس این سایت ساده بود: میخواستیم زندگی شگفتی و شادیهای شریفش را برایمان از دست ندهد، میخواستیم با نور وجود ادبیات و دیگر حوزههای هنر، در اعماق ظلمت به جستوجوی آب حیات برخیزیم، به جستوجوی عشق اصیل و شعف ماندگار، میخواستیم آسمان و خاک در ما جریان یابند و از «بودن» غنی و سرشار شویم.
ما بر این باوریم که اگر تمام دنیا را تاریکی و تباهی بردارد، در انسان نیروی شکستناپذیری هست که ظلمت را میشکافد و میشکفد. زیرا انسان میتواند از واقعیت بزرگتر فکر کند و تحت هر شرایطی قلبش را پر نور نگه دارد، میتواند با نگاه به روحهای گداخته و جانهای شیفته رقصِ با هستی را بیاموزد و از تمام رنجهایش فراتر رود. کافهکاتارسیس همیشه شاخهگلی ماندن به رغم خار را شعار خود میداند.
این آبگیر کوچک پر از ماهیهایِ روشنایی و نیلوفرهایِ امید است، پر از انتظار شاد برای اتفاقهای باورنکردنی و غیرمنتظرهای که فقط در قلب انسان میتواند بیفتد. در اینجا گیلاسهایتان را از شعر و موسیقی پر میکنیم، تا دمی از روزمرگی فاصله بگیرید و هوایی تازه کنید.
سپاسگزاریم که با حضور همیشگی و لطف مدامتان فضای کافهمان را گرم و تابان میکنید.
کافهکاتارسیس «هشتساله» شد
انتشار سه شعر از آیدا گلنسایی در مجلۀ braidedway امریکا لینک مطالعۀ اشعار: https://braidedway.org/lumina-trilogy/
گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا ترجمۀ منوچهر یزدانی: قرن گذشته بود. روزی که…
رمانِ مسئلهی اسپینوزا اثر اروین یالوم: سه روایت متفاوت از «در خانه بودن»! آیدا گلنسایی:…
نگاهی به کتاب طوطی فلوبر نوشتۀ جولین بارنز این کتابها کفر آدمها را در میآورند.…