نوروز بمانید که ایّام شمایید!
نوروز بمانید که ایام شمائید…
نوروز بمانید که ایّام شمایید!
آغاز شمایید و سرانجام شمایید!
آن صبح نخستین بهاری که ز شادی
میآورد از چلچله پیغام، شمایید!
آن دشت طراوتزده، آن جنگل هشیار
آن گنبد گردنندۀ آرام شمایید!
خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،
خورشید شما، عشق شما، بام شمایید!
نوروز کهنسال کجا غیر شما بود؟
اسطورۀ جمشید و جم و جام شمایید!
عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
افسانۀ بهرام و گل اندام شمایید!
هم آینۀ مهر و هم آتشکدۀ عشق،
هم صاعقۀ خشم ِ بهنگام شمایید!
امروز اگر میچمد ابلیس، غمی نیست
در فنّ کمین حوصلۀ دام شمایید!
گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،
در کوچۀ خاموش زمان، گام شمایید
ایّام ز دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید!
شاعر: پیرایه یغمایی
انتشار سه شعر از آیدا گلنسایی در مجلۀ braidedway امریکا لینک مطالعۀ اشعار: https://braidedway.org/lumina-trilogy/
گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا ترجمۀ منوچهر یزدانی: قرن گذشته بود. روزی که…
رمانِ مسئلهی اسپینوزا اثر اروین یالوم: سه روایت متفاوت از «در خانه بودن»! آیدا گلنسایی:…
نگاهی به کتاب طوطی فلوبر نوشتۀ جولین بارنز این کتابها کفر آدمها را در میآورند.…